Wednesday, September 22, 2010

رفیق البرز- (بااجازه رفیق گرامی ام پویان عزیز):

رفیق پویان بادرودهای بیکران:

اینکه دوسایت متعلق به سایت سازمان مخفی،هم زمان تصمیم به واردشدن درعرصه هنرزیباوشادی بخش طنزو(جوک)شده اندمن شخصاًمعتقدم که بایدوارداین عرصه زیبای (هنر)شد. چراکه وقتی رفیق لنین گرامی به همه کمونیستها،رهنمودمی دهدکه :اگربرای رهائی طبقه ستمکش زحمتکشان،لازم شدکه لباس عروس راپوشیده ودرخیابانهاوکوچه هابرقصیم پس بایداین عمل راانجام داد.مکتب کمونیسم ایران هیچ هدفی نداردجزسعادت وخوشبختی طبقه زحمتکش وستمکش. گفتاروالاوپرارزشی دربیان رفیق لنین نهفته است اماهمین رفیق لنین گرامی اگرامروزه زنده بودمن به شماقول می دهنم که درمقابل آن استعدادوهنرزیبائی که چریکهای فدائی ایرانی درعرصه هنرطنزدارندصددرصدسرتعظیم فرودمی آورد.چراکه هنرطنزبخشی ازوجودوهستی یک کمونیست ایرانی ست .بدون وجوداین هنرزیبای انسانی ،همان بهترکه ماکمونیستها،درنطفه خودخفه شویم وحرف نزنیم بهتراست.چراکه این هنرزائیده وخلاقیت خودانسان است وبس .پس بایدبدان احترام گذاشت.

رفیق پویان گرامی:

سه سال قبل دربرخوردبارادیوی آخرارتجاعیون(۶۷۰اِی اِم -کِی .آر.آی .اِم)واردبخش هنرطنزبویژه بادکترهمه کاره جهان ،دکترافساربدست همه بیماران روحی وروانی مخصوصاًمریض الاحوالهای ایرانی خارج ازکشوردکترفرهنگ هولاکوئی شدی:
______________

تقدیم به همه کمونیستهای انقلابی وهمه مبارزین راستین راه آزادی:
رفیق کوچک شما :البرز-برای آنکه به رهنمودهای رفیق لنین گرامی جامه عمل بپوشانیم.:

______________________
اینجاآمریکاست .سرزمین بیماران روحی وروانی ایرانی بادکترفرهنگ هولاکوئی
_________________
داک:= مساوی ست بادکترالاغ کوهی
مدپت: =مساوی ست بامریض دیوانه پُشت تلفنی:

بعدازپایان موزیک برنانه رازهاونیازها:(برای شنیدن این آهنگ مایکل جکسون مسلمان ،به همان رادیوارتجاعی ۶۷۰کی آر.آی .ام.رجوع کنید):بعدازاتمام آهنگ:
د.ا.ک.:..شنوندگان محترم امیدوارم که خداوندوپروردگارعالم نگهدارشماباشدمن دکترفرهنگ هولاکوئی با,ده ،دوازده مدرک فوق،فوق دکترادررشته روانشناسی ،ازچنددانشگاه معتبرآمریکاچون یو،سی،ال،ای-هامپون ،کلمبیا،اورنج کوانتی ،پاسادینا،رسدا،ونتورا،ویلشایر،،،ایست وود،نوردوود،سوت وودوهرچه وُودتوتهرانجلس ،تاساعت پنج بعدازظهربه وقت کالیفرنیادرخدمت شماهستم ودهانتان رابابیانات روانپزشکی ،سرویس خواهم کردچراکه طی این ده سال گذشته ک.....س خل ترازشمابیماران روحی وروانی ایرانی ،بویژه توی لوس آنجلس موجوددیگری نیافتم.قبل از آغازسخن لازم به یادآوریست که دوهفته دیگر،ما(مسافرتی)کروزی راخواهیم داشت به شهرتیاخاناوانسنیدای مکزیک که دراین (کروز)هنرمندان عزیزچون شماعی زاده ،اندی،لیلافروهروهنرمندپرآوازه ایران شهرام کاشانی ،این هنرمندهنرمندان موسیقی ایران ماراهمراهی کرده وچون من دکترفرهنگ هولاکوئی افساردیوانگی وروان پریشانی همه شماهموطننان وهم زبانان فارسی زبان(مدپت)رادردستان ودراختیارکامل خوددارم پس بایدسفارش کنم که جهت شرکت درکنفرانس (کودک درون ومادرحامله)وهمچنین مثلث خوشبختی (عشق،عاطفه،نیاز)که توسط سینابیات ترسیم شده ،یاباید کارت کردیت بکشیدیاچک معتبربانکی ازدوبانک (بانک اوف امریکن ویابانک یو .اس .بنک)درغیراین صورت نمی توانیدحتی واردکشتی(کروز)شویدوقبل ازهرچیزجهت رزودراین کروزوتهیه بلیط حتماًباکمپانی کومرشیال تراول تماس بگیرید.باتشکرازتوجه هتان به سراغ اولین مدپت می رویم تابشنویم این مدپت گرامی چه سئوالاتی درزمینه کودک درون ومادرحامله دارند...
بفرمائید سئولاتون چیه؟......

مدپت :سلام آقای دکترخوشحال شدم که موفق شدم صدای شما رو شنیدم...
داک:..من هم همینطور..بفرمائیدمشکلتون وسئوالتون چیه...؟
مدپت:..بله آقای دکتر...داشتم می گفتم که ....
داک:..نه نه نه نه...صبرکنیدصبرکنیدصبرکنید....یعنی چه داشتم می گفتم ....شماهنوزهیچی نگفتین ...؟..
داک:...اول بفرمائیدشما(سینگل)هستین یا(مَری اِید)کردین؟(بایک چشمک جانانه به سینابیات مسئول بخش فنی رادیو)...

مدپت :...من آقای دکترتقریباًسه سالی هست که ازدواج ..ببخشید...مَری اِیدکردم ویک بچه یکساله دارم والان هم سن من بیست وپنج سالمه ..وتنها....
داک:نه نه نه صبرکنیدصبرکنید صبرکنید...(سه ثانیه مکث )...یعنی چه بچه یکساله دارم ...چرااینقدردیر....?...من تعجب می کنم ...یعنی چه....؟...خودتون می گین سه ساله (مَری اِید)کردین ولی بچه یکساله دارین...؟..خوب شما اینجوری مثل اینه که مثل یک ساندویچ خوشمزه آماده خوردنین....؟خوب معلولمه که این جوری له ولورده می شین ...؟عزیز..الان وضع روحی شماطوری ست که انگاریک کامیون هیجده چرخ اونهم تو (فِری وِی)۱۰۱لوس آنجلس یافِری وِی (فایو)(۵)ازروی شما رد شده ...?...به قول دکترفوشووستنازوستکی.....
مدپت :....راست می گین آقای دکتر..(مدپت باحالتی زاری وگریه)...ه...ه..ه.م.م.م.ینطورکه می گین (صدای هق هق مدپت)..من..من...من...می دونین آقای دکتر.....
داک:...نه نه نه صبرکنید..صبرکنید...صبرکنید...من تعجب می کنم ...من اصلاًبااین قضیه مشکل دارم...یعنی چه وضعم همینطوریه ...؟..ببینید..یعنی من می خوام یک حرف زشت بزنم ..امیدوارم ناراحت نشین ...دکترفوشووستنازوستکی وقتی تحصیلات خودشودرعلم سایکولوژیستیکی ولجستیکولوژیستی دانشگاه کمبریج بخش استوائی مریلندهیلز(پِرفکت)کردوبا..ریزالت..یاهمان (نتیجه ) آلی به مقام استادی رسید..می دونین درتئوری کودک درون ومادرحامله چی گفت؟
مدپت :...نه آقای دکتر....خوشحال می شم اگه بگین...؟
داک:خوب ..همین دیگه ..چون شما البته نه شما..که خانم هائی چون شما،چون بسیاری ازفلاسفه،دکتران روان شناس ولجستیکولوژیست رانمی شناسندوازتئوریهاوتزهای پزشکی آنان بی خبرند..مبتلا به جنون ورفتارهای غیراخلاقی می شونددرحالی که اگرشما،قبل ازبچه دارشدن یاحتی قبل ازازدواج اگربه گفته های دکترهائی چون دکترفوشووستنازوستکی گوش می کردین ..الان زیریک کامیون هیجده چرخ اونهم وسط فِری وِی های آمریکاله ولورده نمی شدین....
مدپت:...اما آقای دکتر..من می خوام بگم که ..من...تو...
د.ا.ک:..نه نه نه نه صبرکنید..صبرکنید..صبرکنید...یعنی چه من می خوام بگم..؟.من می خوام بگم ..من می خوام بگم...؟اصلاًمن تعجب می کنم ..؟یعنی می خوای روی حرفهاوتئوریهاوتِزهای پزشکی دکترفوشووستنازوستکی ،تئوریهای والاتری بگین ...؟...من...اصلاًتعجب می کنم....خوب به همین دلیله که شما روحیه کودک درون و-زن حامله رااصلاًنمی تونین درک واحساس کنین...؟
مدپت:..آقای دکتر..اگه اجازه می میدین من خواستم بگم که...
داک:(باپریدن وسط حرفهای (مدپت):...یعنی چه می خوام بگم که....؟خوب ...بفرمائین سئوال ومشکلتون چیه..؟
مدپت :..آقای دکتر..من خواستم بگم که من اصلاًتوآمریکازندگی نمی کنم که توی اون چی چی وِی گفتین که بخوام زیر کامیون له ولورده بشم....بابامن توی روستای بَرَره زنگ می زنم....
پشت صحنه ..:..داک به سینا بیات:....ای بابا سینا....اعلام آگهی بارزگانی کن ...تادسته ریدم....
داک:..شنوندگان محترم به چند آگهی بازرگانی گوش می دهیم....
________________
این داستان ده سال است که بین دکترالاغ کوهی ومدپتها،درتهرانجلس ادامه داردومعروف است به سریال دکترفرهنگ هلاکوئی

No comments: