Tuesday, August 31, 2010

وصیتنامه رمضانعلی گوسفندبه تمام معنااسلامی


وصیتنامه رمضانعلی گوسفندبه تمام معنااسلامی
بسم الله بع .ع.ع.ع.ع.....

حقير رمضانعلی اسلامی فرزند حسينعلی بع .ع.ع.ع.ع در آخرين روزهای زندگی‌ام بع .ع.ع.ع.ع وصيت‌نامه‌ام را تقديم به شما امت حزب الله بع .ع.ع.ع.ع می‌نمايم. نمي‌دانم چه بنويسم و چه بگويم و چه وصيت کنم، چرا که پيام من خون من است بع .ع.ع.ع.ع و بايد از اين خون پيام را بدهيد.
پدرومادرعزيز،بع .ع.ع.ع.ع همانطورکه می‌دانيد انسان دير يا زود بايد بميرد و چه خوب است که اين مرگ شهادت در راه خدا باشد وهمانطور که خداوند درقرآن می‌فرمايدبع .ع.ع.ع.ع :«هرجا باشيد دريابدشما رامرگ، اگرچه در دژهای بع .ع.ع.ع.ع استوار باشيد.»
پدر و مادر عزيزم اگر خدا خواست که من شهيد بشوم برايم گريه و زاری نکنيد زيرا اين منافقين از گريه کردن شمابع.ع.ع.ع.ع سوء استفاده می‌کنند و مانند کوه استوار باشيد بع .ع.ع.ع.ع و مثل دريا بخروشيدبع .ع.ع.ع.ع.


Saturday, August 28, 2010

باردیگر:ایمیل دریافتی ازمبارزین شهرگلوگاه:

دوستان بادرودبه شما

من هم یکی ازفامیلهای نزدیک وخانوادگی باقرخادملو هستم .این سرگذشت غم انگیزراخواندم اگه اجازه می دهیدمن هم مسائلی راعنوان کنم.
فرزندشجاع دل زن دائی نازخانم عسگری،به نام ش.....می باشد.این همشهری وفامیل ماکه این مطالب رانوشته ،همه حقیقت داردفقط نمی دانم چرافراموش کرده مطالب اساسی رانگفته ...
آقای ش....فرزندهفتم وپسرسوم زن دائی نازخانم عسگری بود.من وآقاش...باهم هم سن وسال و باهم ازدوران اول دبستان تادوران دبیرستان هم کلاس وعلاوه برنسبت فامیلی ،رفیق صمیمی هم بودیم.فقط خواستم مطالبی راتحت عنوان خاطراتی زنده وبیادماندنی از آقا ش...بگویم.
بله این رفیق ماواقعاًازمحصلین وشاگردان باهوش وبااستعدادونابغه شهربه حساب می آمد.امایادم نمیره که هرپنج معلم دوران دبستان آقایان ،مرحوم محمودخادملو پسرعمه آقا ش..وخواهرزاده باقردائی . نوری سینه سپهر،حاجی سینه سپهر،ابراهیم فضلعلی ،صادق قلعه سری ،ازاول ابتدائی تاپنجم ابتدائی ،هرکدام به نوبه خود،فقط بخاطریک غلط املائی درمشقهای دبستانی آن زمان،یعنی سالهای ۱۳۵۳تا۱۳۵۷،هرکدام یکباراین نابغه شهرراباچوب به فلک بسته وتنبیه کرده بودند.(ضربه های ترکه چوب رابه کف پاهایش می زدند)البته این معلمان دلسوزبه دلیل همان شناختی که ازاستعدادوهوش والای این شاگرددبستانی داشتندتنبیه اش میکردندومن یادم هست که سرش دادمی زدند:تونبایدحتی یک غلط املائی داشته باشی.
داستان طوری شدکه آقاش...تادوم دبیرستان ،نه تنهاهمیشه مبصرکلاسمان بودکه شاگردممتازونفراول درشهربود.دردوره اول راهنمائی درمدرسه شریعتی گلوگاه ازطرف اداره آموزش وپرورش شهرمنتخب شرکت دررقابتهای استانی هم شده بود.دلیل هوش واستعدادفرزندمادرفدائی (زن دائی نازخانم)درمسائل ریاضی هم بدلیل آنکه معلم ریاضی ایشان درسال ۱۳۵۸و۱۳۵۹درمدرسه راهنمائی شریعتی گلوگاه،برادربزرگترخودشان بود،که این معلم دلسوزهم یک روزدردرس کلاس ریاضی به خاطراینکه برادرش درجمع وتفریق یک مسئله اشتباه کرده بودکشیده وسیلی جانانه ای رازطرف برادربزرگترنوش جان کرد.برادرش نیزدادزدوگفت که:تونبایدتوی مسائل ریاضی کوچکترین اشتباهی رامرتکب شوی،
لازم به یادآوریست که پسربزرگ زن دائی نازخانم درهمان سال ودرتدریس ریاضی درکلاس سوم راهنمائی،بااصراروپافشاری شاگردان کلاس ،درامرموضوع وجودخداوعدم وجودخدا،بایک فرمول ریاضی عدم وجودخدارااثبات کرده بود.
خاطره ای دیگرازفرزنددلیرباقردائی:
سال دوم راهنمائی من وبیشترهمکلاسی هایمان باسازمان چریکهاآشناکه چه عرض کنم دیگرکارمان به فروش نشریات سازمان وجمع شدن دورمیزوکتابی بودکه سازمان درمیدان اصلی شهردائرکرده بود
پسربزرگ باقردائی معلم ریاضی مادرآن سال،من ودونفردیگرازدوستان صمیمی یمان،درامتحان ریاضی متاسفانه کم می آوریم که اگردو یاسه نمره رانمی گرفتیم تجدیدوشایدحتی آن سال رفوزه می شدیم.دقیقاًیادم هست که درددلمان رابه آقای ش ..گفتیم .حال بابیان این خاطره به هوش وذکاوت یک هوادارنوجوان سازمان چریکها،پی ببریدوخودتان قضاوت کنیدالبته دروجدان نوجوانی خودتان.
فردای بعدازدردل گفتنمان نابغه باهوش شهربه ماگفت که درامتحان ریاضی قبول می شین . ....وقتی که کارنامه های خودرادرآخرسال دریافت کردیم دیدیم مهرقبولی روی آن زده شده بوددرحالیکه می دانستیم درامتحان ریاضی تجدیدی به تمام معناهستیم .
واماماجرای این نابغه شهر:
معلم ریاضی ماکه علاوه برمدرسه مادرپنج مدرسه دیگردرس میدادهمه برگه هاراجهت تصحیح ودادن امتیاز،به منزل خودمی برد،شب آن روزی که ماامتحان دادیم این رفیق وروجک ما,نگوازنبودبرادرش دراطاق خودنهایت استفاده وبهره رابرده وبه اوراق امتحانی دست درازی وباپیداکردن ورقه امتحانی من ودونفردوست دیگر،جوابهای صحیح ودرست سئوالات رابه جای جوابهای غلط جایگزین میکند.وهمین دستبردهوشمندانه باعث می شودکه هرسه نفرمان نمره ۱۰رابگیریم وقبول شویم.
..............
)(سرورازی که هنوزبین ماچهارنفرباقی مانده بود.یادم می آیدکه نابغه این شهرآن زمان به ماگفت:...تااین داداشم باشه که منوتوی کلاس کشیده نزنه....
...............

این همشهری مایادش رفت بگویدکه هوش وذکاوت واستعداددرخانواده باقردائی ،چیزیست ذاتی وفطری که فرزندانش ازپدربزرگ وپدربه ارث برده اند.یادش رفت که بگویدپسربزرگ دائی باقربدلیل عشق وعلاقه اش به علم وتحصیل،وبدلیل کمبودمعلم واستادریاضی درچندمدرسه مختلف درس می داد،اغراق نمی کنم ودروغ هم نمی گویم باجرات تمام میگویم که هرکسی که دلش خواست می تواندازفارغ التحصیلان ودانشجویان ومحصلین منطقه ازروستای لمراسک تاشهرگلوگاه،بپرسدکه فرزنددائی باقرچگونه مدرس ومعلمی برای آنان بود همان هائی که خوشبختانه ازلحاظ درجات تحصیلی به مکانهاومقامهائی رسیده اندمنجمله خودم.
همشهری ماصحبت ازاستعدادرفیق ش...دربازی شطرنج به میان آوردندامابایداضافه کنم که همین شخص درست بافتوای آن خمینی هندی زاده درحرام بودن بازی شطرنج،این نابغه شهرگلوگاه دربین شطرنج بازان محله خودمسابقه شطرنج برگزارکرده بودهرچندکه دو یاسه بازی رقابتی بین این رفیق ورقیبانش حتی نصف روزراهم گرفته بوداماسرانجام همه رقباباختند.تنهارقیب سرسخت ایشان یکی ازدوستانش ازشهرساری بودکه اونیزسرانجام باسختی تمام باخت.
حکومت عقب مانده اسلامی ازبدوتولدحرامزاده گی اش نه تنهاباعث فرارنابغه هاومغزهای کشورکه عمل ضدنبوغ, بخشی ازفطرت ومنش عمامه دارانی است که زیرعمامه یشان فقط تپه ای ازگه وکثافت ترشح می شود که باعث مرگ ونیستی مغزهای متفکرنیزبوده وهست.نابغه وباهوش شهربادلی پرازکینه ونفرت وانزجارازدین ودین نجس اسلام ،مجبوربه فرارشدوبااین فرار،تک تک خیابانهاوکوچه هاومحله هاومنزل فامیلهاوبستگانش راباآن اخلاق ورفتارشیرین اش ،وبیست سال قبل دائی باقرباآن تعریفهای شیرین ازمبارزات مسلحانه دهقانان شورشی ،ومادرستمدیده زن دائی نازخانم با آن ستمهائی که دیدوکشید,شش سال قبل ،بامرگ جانگدازخود،خالی گذاشتند.
حقیقتاًیادشان گرامی باد.
هفده سال است که دوستان ورفقای نابغه شهر،هرروزمسیروراه صحراوتاکناردریای زیبای گلوگاه راهرهفته باپای پیاده وبه عشق خاطرات آن زمان ،طی می کنند.
بیادرفیق گرامی ام ..ش...
هرگزفراموشت نمی کنیم
گلوگاه

یکی ازاعضای کمیته شمال - ببرهای مازندران-گلوگاه

شهرگلوگاه سرزمین باهوشهاونابغه های کمونیست وفدائی
رفقای فدائی بادرودبه همه شما:

درسایت کمیته انقلابی شمال مطالبی رادرباره مادرفدائی نازخانم عسگری خواندم .من فرزندیکی ازفامیلهای نزدیک این مادرشجاع دل هستم .
درشهرماگلوگاه ،همه این مادرستمکش رازن دائی صدامی زدند.وهمسرایشان راهم باقردائی .مادرفدائی ،صاحب ۹فرزند،چهارپسروپنج دختربود،که اکثرفرزندانش تحصیلات عالی راطی کردند.بعدازپیروزی انقلاب اکثرفرزندان این مادرگرامی ،به جنبش چریکهای فدائی خلق ،وصل می شوند.درسال۱۳۶۳و۶۴باحمله ارتجاع وحزب الله چماقدار,دوفرزندایشان وعروس خانواده اش دستگیروباخیانت آشکاروعلنی آقای علی کشتگر،ابتداموردشکنجه های شدیدفیزیکی ،درزندانهای وکیل آبادمشهدوزندان بخش هشت ساری قرارگرفته ودرسال ۱۳۶۵ حتی تاپای اعدام هم پیش می روندوروزهای ستمکشی مادرفدائی وباقردائی ازهمان روزهاشروع می شود،پنج سال تمام این پدرومادرگرامی بادادستانهای مشهدوساری وقاضی های جلادی چون رعیت وحسینی ،مقابله کرده وباشهامتی حقیقتاًانقلابی،موفق می شوندجان فرزندان خودرانجات دهند.
درآن سالهای سیاهی وفلاکت،طبق یک عربده کِشی دینی ،توسط آخوندهای دجال شیخ حسن وشیخ حسین زاهدی ،تحت عنوان فتوا،وضعیت طوری شده بودکه حتی عموهاودائی های این خانواده ازروی ترس وبزدلی وخریت کامل ،ازرفتن به منزل این مادرشجاع دل وجسور،پرهیزمی کردند.اماهمه مردم توهم زده گلوگاه شاهدوناظرهمه ستمکِشی های این پدرومادرکمونیست وانقلابی ،به مدت پنج سال تمام بودند.
هرگزیادمان نمی رودکه این مادرگرامی ،جهت تامین هزینه وبودجه اقتصادی خانواده اش ،دوسال تمام باگرفتن نوه خردسالش ،که پدرومادراین نوه ،درزندان بودند،باپای پیاده،مسیردوکیلومتری بین شهرتازمینهای کشاورزی راطی میکردوتاباکارسخت کشاورزی،آذوقه ومعاشی رابرای خانواده تهیه کند.طی پنج سال تمام مردم گلوگاه وفک وفامیلهای بزدل وبی جربزه شده واخته شده این مادرفدائی ،کثیف ترین وننگ آورترین رفتارهارانسبت به این خانواده رواداشتندکه کوچکترین برخوردحیوان منشانه این جماعت یکی این بودکه ازدادن صدتومان پول به این مادرقهرمان ،ابامیکردندتااین مادرنتواندبه دیداروملاقات فرزندانش برسد.
یکی ازفرزندان این مادرگرامی ،که سالهای سال ،هواداروفعال سازمان چریکهای فدائی بود،تاسال ۱۳۷۲به عنوان شاگردومحصل ممتازومغزونابغه این شهربه حساب می آمد.استعدادوالای ایشان دردروس فیزیک وریاضی وهندسه وادبیات زبانزدنه تنهامعلمانش،که زبانزدمردم شهرگلوگاه بود،دربازی شطرنج حریف نداشت ،درهنرطنزوجوک هیچکس به شیوائی وشیرین زبانی ایشان ،نمی توانست نوجوانان وجوانان محله رابخنداند.اعضای بی شخصیت سیاه جامگان گلوگاه،بیش ازپنج بار،یک باردرمقابل رستوران قاچاقچی معرف اکبرجوجه،پاتوق مفتخوریهاوشکمدرانیهای باندسیاهجامگان ،وموقعی که فرزندمادرگرامی،ازمزاراعدامیان وجانباختگان شهربازمی گشت سه نفرازمزدوران این باندکثیف جلوی ایشان راگرفته که فرزندمادرنازخانم عسگری به همراه رفیق اش باضربات کاراته ،هرسه چماقدارحزب اللهی رانقش برزمین می کنند.باردوم ،درفلکه معروف به کارون شش نفرازمزدوران شیخ حسین زاهدی دجال که سه نفرازآن مزدوران نجس وکثیف ،فردوس(تقی)امیرخانلو(نوه خواهرباقردائی) ،-علی کلبادی نژاد،-عظیم کلبادی نژاد،جلوی ایشان ودونفرازرفقایش به نامهای شیردل عسگری وجعفرنبوی رامیگیرندتابه لباس وپوشش وآستینهای بالازده آنان گیردهندکه باردیگردرگیری بوجودمی آید.بارسوم ودریک روز،باندحرامزادگان سیاه جامگان،به سرکردگی یک بچه لمپن ولات وعوضی به نام محمدیگانه،که خانواده این بی شخصیت ازسلطنت طلبان ومزدوران ساواک شاه بودند،به سه نفرازهواداران مجاهدین خلق ،چهارنفرازهواداران سازمان چریکها،باچاقوومیله های آهنی ،حمله می کنندکه دست یکی ازهواداران مجاهدین خلق به نام رمضان رحیمی راشکسته امادرهمان روز،شاهدبودیم که فرزندلیرمادرفدائی به همراه خواهرزاده اش درست درمقابل درب منزل مزدورساواک شاه وشهردارسابق گلوگاه وحالاپدرشهیدشده عیسی کریمی،هردوچاقوبدست به سه مزدورشیخ حسین زاهدی بی ناموس حمله کردندکسانی که ناظرآن درگیری بودند،عیناًدیدندکه فرزندمادرگرامی نازخانم وخواهرزاده اش ،باگرفتن یقه مزدوران،فردوس امیرخانلو،ومرتضی کریمی فرزندعیسی کریمی ساواکی وتریاکی،....
این صحنه مبارزه ومقاومت دربرابرنیروهای ارتجاعی راهرگزفراموش نخواهیم کرد.
باردیگرجیره بگیران سیخ حسین زاهدی،درنزدیکی کوه بردنا،مزاحم فرزنداین مادرفدائی می شوندکه ازسه مزدورمزاحم ،دونفرشان ازحزب الله بهشربودند،واین بارهم این رفیق مابه همراه دوست ومهمان خودازساری که برای کوهنوردی درکوه بَردِنامهمان ایشان بود،بااستفاده ازضربات نانچکووضربات کاراته،هرسه مزدوروحشی راخونین ومالین می کنند.
درسال ۱۳۷۱باندکثیف ونجس سیاهجامگان بااجیرکردن چهارلات ولمپن پاسدارازروستای نظام محله گلوگاه ،درست درمقابل ساختمان سابق شهرداری ودرنزدیکی منزل دائی وزدائی قهرمان،به فرزندمادرفدائی وسه تن ازدوستانش به نامهای حسین صیدانلو،اسماعیل صیدانلو،جعفرنبوی ،گیرداده ومزاحمت ایجادمی کنندکه هرچهاررفیق بادرگیری شدیدفیزیکی باآن مفتخوران لات ولمپن پاسدار،هرچهارپاسداررالت وپارکرده وماشین متعلق به پاسداران دیوث وحرامزاده نظام محله ای راواژگون وبه آتش می کشندوخوشبختانه درست دروسط درگیریها،تعدادبیست تاسی نفرازدوستان(ازجمله خودم)به کمک رفقای خودشتافتند.

امادرتمام این دوران ستم وسیاهی،مردم بزدل شده گلوگاه،این خانواده محترم وگرامی وپنج خانواده دیگرازفدائیان راتنهاگذاشتند.
فرزند(پسر)بزرگ مادرفدائی یکی ازبهترین معلمان واستادان دردروس ریاضیات ودخترایشان که سه سال رادرزندان بسربودبهترین معلم ریاضی وعروس این مادرستمدیده ,معلم واستادعلوم طبیعی واقتصادبود.که همه آنان باخیانت آشکارعلی کشتگر,معروف به علی الکلی وتریاکی،اسیرجهل وجنون آخوندوآخوندیسم شدند.
فرزنددیگراین مادرفدائی که دربین معلمان مدارس راهنمائی ودبیرستان ،نابغه شهرمحسوب می شددرسال ۱۳۷۲ازشهرفراروهوش واستعدادونابغه تحصیلی وسیاسی اش رابااجبارباخودبردوپناهنده کشورهای خارجی شد.سالهای سال است که معلمان این نابغه باهوش ،دوستان ویاران وبچه محلهای این رفیق گرامی ،جای ایشان راباخاطرات پرشیرینش ،خالی می بینند.مادرفدائی که این فرزندش راازجان ودل خودبیشتردوست داشت،شش سال قبل براثربیماری(فلج شدن )جان گرانبهای خودراازدست داد بدون آنکه فرزنددلبندش رابرای یکباردیگرببیند.
بله دوستان ورفقا:
رفیق باقرخادملودائی همه مردم بزدل شده گلوگاه ومادرنازخانم عسگری زن دائی مهربان همین مردمی بودکه امروزه هنوزباوحشی گری به تمام معناآنهم باوجودحکومت نجس وکثیف اسلام آخوندی،باهم برخوردمی کنند،ومسلم است که درنبودمبارزین قهرمان وبافرارمغزهای باهوش شهر،مردم یک شهر،ازکون آخوندهای مادربه خطائی چون شیخ حسن وشیخ حسین زاهدی دیوث ،نانشان رابه نرخ روزبخورند.
رفقای مبارزدرکمیته شمال هم لطفاًوخواهشاًدیگرازمردم این شهرتعریف نکنندبافرارنابغه هاوباهوشهای شهرازچنگ ددمنشیهای فرهنگ گٌه ائی دینی اسلامی،-سالهاست فرهنگ فدائی وکمونیست نیزازاین شهررخت بربسته ورفته است.تنهایک راه برای نجات این شهرباقی مانده وآن اینکه همان نابغه هاوباهوشهای شهرمجدداًدست به دست هم دهندوباآغازیک شورش وقیام مسلحانه وانتقام جویانه،این شهراآزادکنند.

امیدوارم فرزندنابغه وباهوش مادرفدائی گرامی این مطالب رابخواند.
بادرودبه شمارفیق گرامی :فرزندشجاع دل دائی باقروزن دائی نازخانم.
یکی ازفامیلهایتان -عضوکمیته شمال - گلوگاه

شبهای بیت نجس وکثیف رهبری



Friday, August 20, 2010

به فرمايش آقای خزعلی


تغيير نامها ارگانها و اشخاص در جمهوری اسلامی
رهبر معظم انقلاب: بزرگ علی
کميته امداد امام: گداعلی
سازمان محيط زيست: سبزعلی
سازمان بهشت زهرا: عروجعلی
اداره برق: چراغعلی
سازمان آب: آبعلی
................
.............
وزارت دادگستری: انصافعلی
سازمان غله کشور: شاطرعلی
سازمان حمايت از ايتام: کَرَمعلی
کميته ازدواجهای دانشجويی: عشقعلی
محسن سازگارا: شجاععلی

http://www.kavehroom.com/jokes.htm

___________________________

آخونده توي اتوبوس کنارراننده ميشينه شوخيش گل ميکنه:
شماراننده هاکه همش توجاده هستيدازکجاميدونيدکه بچه هاتون ازخودتونن؟
راننده ميگه: ۲سال صبرميکنيم اگه شبيه خودمون شدکه هيچ وگرنه ميفرستيمشون حوزه علميه...

#
بسيجيه تو جهنم بوده ...
يه روز ميره دم در بهشت در ميزنه ميگه ... ببخشيد يخ داريد ؟
ميگن داريم ولي نميديم ...
ميگه باشه اشكال نداره اما فردا نيايد بگيد آب جوش بديد ها ... !!!
#
يک روز يکی ميره جهنم و ميبينه همه ميزنند و ميرقصند!!!
يارو ازشون ميپرسه، چه خبره؟
يکی از جهنمی ها ميگه: پرونده ها گم شده، پرونده ها گم شده!!!
#
بسيجيه با خدا قهر مي كنه. مياد كه نماز ظهر بخونه. نيت مي كنه:
چهار ركعت نماز ظهر به جا مي آورم به هيشكي هم مربوط نيست!!!
#
يه روز بسيجيه از يه پسره مي‌پرسه بچه كجايي؟ ميگه بچه امام حسين. بسيجيه ميزنه زير گريه و پسره رو بغل مي‌كنه ميگه علي اصغر چه بزرگ شدي!
#
از بسيجيه مي‌پرسن آقا نظرت راجع به خدا چيه؟ ميگه خدا خوبه، مهربونه، بزرگه، خالق جهانه. ابوالفضل نگهدارش باشه!
#
بسيجيه اسمه بچشو ميزاره حسين دم به دقيقه ميگه حسين جان تشنت نيست؟

Wednesday, August 18, 2010

کمیته شمال -ببرهای مازندران

قهرمانان جانباخته شهرگلوگاه
بنام خلق قهرمان ایران
اسامی جانباختگان فدائی وکمونیست ورفقای جانباخته مجاهددرشهرگلوگاه
اسامی جانباختگانی که اعلام شده است همگان توسط مزدوران ددمنش حکومت نجس وکثیف آخوندی وباامضای یک آخوندحرامزاده به نام شیخ حسین زاهدی،فرزندآخونددجال حسن زاهدی توسط مزدوران مسلح سپاه پاسداران ددمنش گلوگاه اعدام واین رفقاقهرمانانه جان خودرافدای آزادی میهن گرامی کردند.
انوشیروان عسگری -تیرباران
رفیق مهران عسگری فرزنداسلام عسگری -چریک مجاهدخلق دردرگیریهای خیابانی بامزدوران وحشی دینی -اسلامی
رفیق حشمت خادملو-فرزنداکبرخادملو-چریک مجاهدخلق دردرگیری نظامی بامزدوران ددمنش آخوندی
رفیق حبیب خادملو-کمونیست وفعال سچفخا- تیرباران
رفیق حامدمجریان -کمونیست وفعال سچفخا-تیرباران
رفیق خانم میناعسگری چریک مجاهدخلق - تیرباران
رفیق مرتضی معتمدی -ورزشکار(کشتی گیرحرفه ای شهر)تیرباران
رفیق سیدطاهرنبوی فعال سیاسی وچریک مجاهد-تیرباران -توسط پسرعموهای ددمنش وحزب اللهی شده
رفیق امین میرامینی فعال سچفخا-درسال ۱۳۷۰توسط ماموران بدنام وزارت اطلاعات وباهمکاری باندکثیف ونجس سیاه جامگان ربوده شده وازآن سال تابه حال هیچ اطلاعی ازرفیق وجودندارد.
رفیق شیردل عسگری -مجاهد-درسال ۱۳۶۶تلاش می کندکه ازمرزهای جنوبی کشورخودرابه سازمان مجاهدین خلق درعراق برساندکه ازآن سال تابه حال هیچ اطلاعی ازآن رفیق بدست نیامده است.
ایرج امیرخانلو-درسال ۱۳۵۹ -۶۰وبه هنگام دوران خدمت سربازی درمنطقه کردستان توسط سپاه ددمنش پاسداران ترورشده وشیپورچیان پیرامون شیخ حسین زاهدی ،اعلام کردندکه رفیق ایرج امیرخانلودرجبهه جنگ باضدانقلابیون(منظورشان کومه له)کشته شده است.رفیق ایرج امیرخانلوازفعالان وزحمتکشان سچفخابود.
رفیق حامدخادملودردرگیری بامزدوران ددمنش وابسته به حکومت ننگین ازطایفه کلبادی نژادهاودردفاع ازحق وحقوق کشاورزان ودهقانان شهر،کشته می شود
رفیق فریدون امیرخانلوفعال وعضوسچفخا-این رفیق بعدازتحمل همه سختیهائی که ازطرف حرامخواران وابسته به حکومت نجس وننگین به ایشان وخانواده زحمتکش کمونیست اش بویژه برپدرگرامی اش واردمی شدبعدازتحمل همه سختیهادرمبارزه وزندگی درسال ۱۳۷۰براثرسکته قلبی جان می بازد.
رفیق گل باباصیدانلو- مخالف حکومت ننگین اسلامی وسیستم آخوندی-رفیق گل باباصیدانلوبعدازچندموردرگیریهای فیزیکی بااعضای باندکثیف ونجس وجنایتکارسیاه جامگان ،سرانجام توسط ماموران ددمنش وزارت اطلاعات ربوده شده وجنایتکاران دینی -اسلامی اوراازپل قدیمی شهربه پائین پرتاب می کنندبیماریهای حاصله ازآن ضرب وشتمها،نهایت باعث زمین گیرشدن آن رفیق وبعدازتحمل دردهای فراوان ،هفت سال قبل جان خودرازدست می دهد.
رفیق شعبان امیرخانلو-عضوفعال سچفخاومسئول کمیته کوهنوردی سچفخادرگلوگاه درسالهای ۱۳۵۷تا۱۳۶۰و۶۱-این رفیق فدائی باآغازحمله های ارتجاعی ووحشیانه چماقداران دینی،ابتدادستگیروچهارسال رادرسیاه چالهای حکومت قرون وسطائی آخوندی می گذراند.وبدلیل شکنجه های سخت وطاقت فرساوبدلیل آنکه بازجویان ددمنش حریف بحثهاوگفتمانهای سیاسی این رفیق نمی شوندباواردنمودن ضربات سخت برسروروی این رفیق ،باعث ازدست دادن کنترل روانی رفیق می شوندواین رفیق زحمتکش باهمان وضعیت جسمی وروحی،به زندگی پرازدردرنج خودادامه می دهد.
___________________
باسپاس
کمیته شمال - ببرهای مازندران

رفیق البرزمسئول ک.خ.ا.ک

رفیق اشرف دهقانی هنوزبچه شیرخواره ای بیش نبود


رفیق اشرف دهقانی هنوزبچه شیرخواره ای بیش نبودکه چریکهای فدائی گلوگاهی شاهدبه هواپرت شدن مجسمه شاه بودند.رفیق اشرف دهقانی هنوز(اونقَ اونقَ)می کردکه کمونیستهای جوان گلوگاهی شاهدتکه تکه شدن چریک فدائی خلقی بودند که بانارنجک خودرامنجرکردتااسیردشمن نشود.هنوز بی شخصیت هاوبی پرنسیبهای اجتماعی ،چون فرخ نگهدارهاوعلی کشتگرها ،هنوزگُه وکثافت درون پوشاک خودرااشتباهاًبه جای شیرناپاک مادرشان لیس می زدندومی جویدند،که چریکهای فدائی گلوگاهی جهت کمک به ترکمنهابانیروی چریکی -نظامی واردبندرترکمن شدندکه نیمی ازنیروهاراطایفه خادملوهاواسدپورهاتشکیل می دادند

Tuesday, August 17, 2010

رفیق توماج -عضورده بالای کمیته شمال


به نام خلق قهرمان ایران وبادرودفراوان به رفقاورزمندگان راه آزادی
تقدیم به دوطایفه خادملوهاوریگی ها
_______________________Add Image
تشابه شجاعت طایفه ریگی هادربلوچستان وطایفه خادملوهادرگلوگاه مازندران
سنتی دیرینه وناشکستنی

آنچه که دربرخوردبافرهنگهای متفاوت موجوددرایران گرامی یمان همه ماآریائی تبارهارابه یک نقطه عطف وهمبستگی می رساندتشابه زیاد وحتی رفتارهاوکردارهای ژنتیکی وارثی قبایل وطوایف مختلف موجوددراین سرزمین زیبای باستانی ست که هرانسان اندیشمندومتفکربامشاهده آن تشابهات ویکرنگ بودن آن ،حقیقتاًبه وجدآمده وقلباًبدان افتخارمی کند
نگارنده این مطالب رفیق کوچک شما(توماج)ازبازماندگان وشاهدان عینی جنگ قهرمانانه ومیهنی ترکمنصحرا،به فرماندهی چهارآذرخش فدائی خلق رفقای گرامی ،توماج ومختوم وجرجانی وواحدی هستم وزمانی که این نبردوجنگ مردمی رخ دادسیزده سال بیشترنداشتم.
امروزبه عنوان یک چریک فدائی خلق ،درسازمان مخفی ودرشاخه چریکی نظامی سچفخادرکمیته شمال مشغول فعالیت سیاسی -نظامی می باشم.
ضمن درودوسپاس ازرفقای زحمتکش دربخش تبلیغاتی سازمان ،درصورت ممکن اگرفرصت وجاومکانی دربخش اینترنتی وجوددارداین نوشتارمرادرج کنید.


امروزمطلبی رادرموردطایفه ریگی هادربلوچستان خواندم که حقیقتاًمرابه وجدآوردوخوشحالم کرد.یادم می آیدکه یک گزارشگروخبرنگاربسیاردینداروافراطی مقاله وگزارشی رادرموردقبرستان وآرامگاه سفیدچاه گلوگاه که دراصل آرامگاه مقدس دهقانان شورشی وکمونیستهای شجاع دل وانقلابی شهرگلوگاه می باشدکه درست خلاف ومغایرباحقیقتهائی بودکه دراین شهرقهرمان پرور،این شهرمملوازکمونیست وچریک فدائی ،ارائه داد. به عنوان یک کمونیست وچریک فدائی خلق ابتداخیانت به خودوآنگاه خیانت به خلق ومیهن می دانستم تا من نیزبتوانم حقایقی رادرمورداین شهرومردمان مهمان نواز وانقلابی این شهربدانم وننویسم.که وظیفه هرچریک فدائی خلق ایرانی ،قبل از آنکه اسلحه بدست بگیردبایداسلحه قلم رابدست بگیرد.

نگارنده مطالب ،کوچک همه شما،چریک فدائی خلق (توماج)هنگامی که سیزده سال بیشترنداشتم بادوسه نفرازرفقای فدائی هم سن وسال خودازشهرقهرمان وچریک پرورگلوگاه آشناشدم.ویادم می آیدکه چریک فدائی جانباخته رفیق توماج مسئول کل سچفخادرآن زمان برروی رفقای چریکهای فدائی خلق درشهرگلوگاه براستی حسابی دیگروجدای ازرفقای فدائی درنقاط مختلف ایران بازکرده بود.بطوری که درست بعدازدوروزازجنگ قهرمانانه ترکمنهادرگنبدوبندرترکمن ،اولین نیروهائی که دربندرترکمن پیاده شدند هموطنان گلوگاهی وازبین این نیروهاهم بیشترین نیروراطایفه خادملوهاتشکیل می دادند.عشق وعلاقه ونهایت وفاداری ومحبت مسئول کمیته سچفخاوچریکهای فدائی این شهرنسبت به رهبران سچفخاوجنبش ترکمنصحرا،آنقدرشدیدوزیادبودکه حتی تعدادزیادی ازرفقای چریک گلوگاهی بااسلحه هائی چون تک لول ودولول(اسلحه های شکاری مختص آن شهر)وحتی تعدادزیادی نیزباتبروچاقو،جهت مقابله باارتش وتوپ وتانکهای مزدورساواکی دینی اسلامی شده تیمسارفلاحی،واردبندرترکمن شده بودند. درجنگ قهرمانانه ترکمنصحرا،دومین گروهی که بعدازطایفه خادملوهاخودرابه ترکمنهارساندندطایفه ریگی هاازبلوچستان بود.واین رفقای چریک نیزدرحیطه شجاعت ومردانگی،دست کمی ازچریکهای گلوگاهی ،مخصوصاًطایفه خادملوهانداشتند.اماشخصاًشاهدبودم که هنگامیکه یک نفرازطایفه خادملوهاتابایک نفرازچریکها،ازطایفه ریگی هابرخوردمی کرددیگرحتی جنگ ترکمن صحرانیزمابین آنان فراموش می شد.انگاری که دوبرادرتنی وزاده ازیک مادر،بعدازسالهادوری همدیگررایافته اند. درمقابل تهاجمات حکومت وحشی وددمنش آخوندهای کثیف،طایفه خادملوهادرگلوگاه وطایفه ریگی هاازبلوچستان ،اولین طوایفی بودندکه به کمک ترکمنهاآمدند. طایفه خادملوهاوریگی هااولین طوایفی بودندوهستندکه بعدازسال ۱۳۵۹ و۶۰مخالفت شدیدخودرا،"(نه تنهامخالفت که) جبهه اصلی مبارزه باحکومت نجس وننگین آخوندی ،یعنی جبهه مبارزه مسلحانه راگرفتند.تشابه فکری ،فرهنگی واخلاق ذاتی این دوطایفه جنگجووررزمنده دراین نهفته است که هیچکدام ازآنان درمقابل هرنوع سیستم زورگوئی ودیکتاتورمنش ،سرخم فرودنیاورده اندکه بماندبه محض آنکه احساس کرده اندنوع سیستم حکومتی ،آلوده به زوروزورگوئی وچپاول وغارت حق وحقوق مستمندان وضعیفان بوده وهست،بلافاصله اسلحه بدست گرفته اندچه درزمان رضاشاه پهلوی وچه درزمان عمامه به سرهای. حکومت آخوندی،حکومت نجس وننگین آخوندی باتمام قدرتش هنوزازطایفه خادملوهادرشهرگلوگاه،ترس ووحشت وهراس داردمبادااینکه این قبیله نترس وشجاع دل،دست به طغیان مسلحانه بزندوباردیگرخودرابه ترکمنصحرابرساند.ازطایفه ریگی هاهراس ووحشت شدیدتری داردمبادا آنکه طایفه خادملوهاخودرابه طایفه ریگی هابرسانندوهمگان مسلح شده وشورش مسلحانه راه بیافتدکه دیگرواویلا....
تشابه شجاعت ودلیری ومردانگی مابین این دوطایفه آنقدرنزدیک وبهم بسته است که اگرریش سفیدان این دوطایفه برای چندساعتی باهم مذاکره کرده وبه یک توافق طایفه ای وقبیله ای برسندکارحکومت نجس وننگین درعرض بیست وچهارساعت روشن خواهدشد. بی جهت نیست که جنبش مردمی ایران گرامی ،اولین کشته شدگان وجانباختگان راه آزادی راازبین این دوطایفه شجاع دل وجنگجوتقدیم آزادی ایران زمین کرد


سنتی دیرینه وناشکستنی
_______________________
با یاد ونام چهارآذرخش فدائی ترکمن صحراوبایادونام جانباختگان طایفه خادملوهاوریگی ها
برای نابودی حکومت نجس وننگین آخوندی،دست دردست هم دهیم ،متحدومسلح شویم
بادرودبه چریکهای مسلح بلوچستان
رفیق کوچک شما:چریک فدائی خلق توماج

Sunday, August 15, 2010

سازمان مخفی ایران


یک چریک مازندرانی
بخشی ازجلسات سازمان مخفی ایران درتاجیکستان


_____________________



والابه خون همه جانباختگان قسم می خورم که باهمین اسلحه حساب هردوتایتان راهمین جامی رسیدم...چندباربه شمادونفرقبلاًاخطاردادیم امامثل اینکه گوشتان نمیشنوه....شماهاعضوکادرمرکزی شدین تابه چریکهاکمک کنین که حمله های نظامی کنن یامی خواهین همون داستان ج .....ه بازی های یک عده بی پدرومادرمفتخورسی سال قبل روتکرارکنین...آقایان محترم ...یاشماآنقدراحق ونادان وبی اطلاع هستین وخبرندارین که اون مسئولین ورهبرانتون توی خارج به یک عده آدم معتادوالکلی وزنبازوحتی(گی)شدن یاخودتونوبه کوچه علی چپ می زنین..اصلاًشمادونفرحق شرکت توی جلسه رونداشتین این همه توی سازمان چریکها..گَندزدین ....بس تون نیست....؟...حالا هم که مثل اون رهبرانتون ازیک عمیلات نظامی...تپق که نمی زنین هیچ ...تازه شدین اون مادر قحبه فرخ نگهداروعلی کشتگر...نه آقاجون کورخوندین..برای مامازندرانی هافقط یک چیزمهمه...(رفیق شمالی بانشان دادن اسلحه کمری خودگفت:)..این ...این وفادارترین رفیق ماچریکهای مازندرانه...اینه که انتقادمی کنه نه شمارفیقای نارفیق

شازده بی سوادبی هنر

پادشاه بادمجانهای سیاسی درکنارپتیاره هاوهرزه های دینی - اسلامی ک....برهنه

___________________________

پادشاه سلطنت طلبان بادمجانی،همکاران خانواده رفسنجانی

داشت عباس قلی خان پسری،پسربی ادب وبی هنری،که هرچه به او می گفتند،نه تنهالج می کرد،که دهانش راهم کج
می کرد

عاقلان بایدازاین شازده عباس قلی خانی بپرسند:

آخه آدم بی سوادوبی جربزه وبی شهامت،توراچه به سیاست ومبارزه ،پسرخوب ،بهتره بری عشق وحال درباری وسلطنتی ات راباهمان نازنین افشین جم هاودههاف....ه وهرزه های دیگرحزب الله ای ومسلمان پیرامونی ات ادامه بدهی ....حرف وحدیث درباره دوموکراسی وآزادی ...آخه توروسننه ...شازده پتیاره....

________________
پویان -مازندران ساری

Saturday, August 7, 2010

ازجلادمیرحسین تارفیق نارفیق اشرف دهقانی

بایادونام همه مادران فدائی بویژه مادرفدائی نازخانم عسگری


مزارانقلابیون شورشی گلوگاه
_____________________


رفیق پویان مسئول کمیته شمال - ببرهای مازندران

بر طبق روایت ها و داستانهای ریش سفیدان و افراد مسن وبسیار قدیمی شهر گلوگاه بیشتر طوایف و قبیله های موجود در این شهر قبایلی مهاجر و از کشور روسیه به این شهر مهاجرت کردند . انطور که از بزرگان و افراد کهنسال این شهر بازگو شده است . بیش از صدیا صد وبیست سال قبل همواره بین ترکمن های ساکن در ترکمن صحرا و مازنی ها بر اساس خصلت های فرهنگی یشان گهگاهی جنگ و نبرد و دراین بین نیز دختران وزنان مازنی ها از طرف ترکمن ها ربوده می شدند .بر اساس تصمیم شاه ان زمان ایران از شاه روسیه تقاضا می شود که جهت جلوگیری از اینگونه جنگ های قبیله ای وطایفه ای . قبیله وطایفه ای جنگجو و شجاع را به این منطقه ارسال کرده تا از هجوم هر دو قبیله جلو گیری بعمل بیاورند . از طرفی نیز شرایطی که برای بسیاری از قبایل و طوایف در کشور روسیه نیز بوجود امده و هر کدام از این قبایل سعی در یافتن جا ومکانی بهتر . خصوصا از لحاظ کشاورزی مجبور به جابجا شدن بوده و به نقاط مختلف کوچ می کردند . در ان زمانها یکی از بزرگان قبیله و طایفه ای و برطبق روایت کهنسالان: شخصی به نام حسین فرهاد رئیس و بزرگ طایفه ای ( که در حال حاضر در شهر گلوگاه به نام طایفه خادملو مشهور ومعروف است ) از سمت روسیه حرکت و مهاجرت را اغاز و در کناره دریای خزر و در منطقه بین بهشهر و بندرگزفعلی به نام گلوگاه اسکان می گیرند
_______________________
رفیق مادرفدائی
،رفیق مادرفاطمه سعیدی(مادرشای
گان)

http://www.19bahman.com/Rafigh-Madar-Shaygan-LS.wvx

________________________
بایادونام همه مادران فدائی بویژه مادرفدائی نازخانم عسگری


مادرهمه زندانیان سیاسی چریکهای فدائی درزندانهای قرون وسطائی حکومت نجس وننگین آخوندی مادرزندانیان سیاسی چریکهای فدائی که درزندانهای ساری -گرگان ووکیل آبادمشهد،اسیرجهل وجنون عمامه داران ودستاربندان دینی -اسلامی بودند.
به یاد آن رفیق مادرگرامی فدائی ،که درسال ۱۳۶۴مزدورددمنش وجیره خوارحکومت نجس ،میرحسین موسوی حکم اعدام فرزندان فدائی این مادرستمدیده رابادستان کثیف ونجس وباآن امضای ننگ آورش صادرکرده بود.
رفیق مادرفدائی نازخانم عسگری همسرانقلابی بزرگ باقرخادملوازیاران صمیمی وهمسنگروهمرزم رهبردهقانان شورشی گلوگاه ،که درآن شهربه مادرهمه زندانیان سیاسی چریکهای فدائی خلق مشهورومعروف بود.بادستگیری فرزندان فدائی خود،به مدت پنج سال تمام باچنگ ودندان نه تنهاازجان فرزندان فدائی خود،که ازهمه فدائیان اسیرشده درآن سالها،دفاعی جانانه وقهرمانانه کرد.درفاصله سالهای ۱۳۶۰تا۱۳۶۵،حکومت نجس وکثیف آخوندی ،بااجیرکردن یک آخوندکون برهنه وهرجائی ،به نام آخوندحسین زاهدی ،واین آخوندهرجائی ،بااجیرکردن لاتهاولمپنهاوچاقوکشان وعربده کشان دوران شاه جلادوخائن،باندجنایتکارپاسداران،بسیجیان حرامزاده اسلامی وبی ترمز وباندافسارگسیخته سیاه جامگان بی پدرومادررادرشهرگلوگاه،بوجود،واین باندهای کثیف باحملات ویورشهای وحشیانه خودعامل وباعث جانباختن ۱۱چریک فدائی ومجاهدخلق ومدافعان کمونیسم شدندکه مزارپاک این قهرمانان ملی درگلستانهای سفیدچاه ومزاراعدامیان درروبروی رستوران اکبرجوجه کلبادی،این قاچاقچی موادمخدردردوران شاه وشیخ وآخوند،موجوداست.
رفیق مادرفدائی نازخانم عسگری باآنکه فرزندان دلیرفدائی اش درزندانهای حکومت مادربه خطای دینی اسلامی ،اسیربودندامااین مادرگرامی،بادستان پاک خود،پیکرپاک فرزندان خلق واعدامیان مجاهدوکمونیست این شهررابه خاک سپرد.ودرآن شرایط سیاسی - اجتماعی،هیچ مزدوروحمال حکومت ننگین درشهرگلوگاه-ساری -وبهشهر،جرات دست درازی وایستادن درمقابل این مادرفدائی شجاع دل رانداشت.اوباخیانتهای حرامزاده منشانه خائنینی چون فرخ نگهدارها،علی کشتگرها،عباس توکل ها،حسین زهری ها،وزهرماری های دیگر،..
این مادرفدائی ستمکش،زیرسایه احمق بازی های سیاسی رفیق اشرف دهقانی،پنج سال تمام باپذیرش هرنوع ستم اجتماعی،سیاسی،به مبارزه ای شجاعانه درمقابل حکومت نجس وننگین آخوندی پرداخت.حکومت ننگین دینی ،اسلامی،علاوه براسیرکردن فرزندان آگاه وروشنفکروسیاسی وبراستی چریک فدائی رفقای انقلابی،باقرخادملوونازخانم عسگری،علاوه برآنکه جگرگوشه های این انقلابیون رابااسم ونام کمونیست ومجاهدوحتی برادرزاده آن مادرگرامی،به جرم واهی مامورساواک شاه خائن اعدام شد،باحرکات ورفتارهای وحشیانه باندحرامزاده وبی پدرومادرسیاه جامگان گلوگاه ،فرزندان این خانواده کمونیست آواره نیزشدند.
ازسال۱۳۵۷ تاسال۱۳۶۰به مدت سه سال،شهرگلوگاه،مرکزوستادفرماندهی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به حساب می آمدتاآنجاکه خودرفقای جانباخته راه آزادی،توماج،مختوم،جرجانی،واحدی،وحتی کادرهای مرکزی سچفخادرستادفرماندهی سازمان درساختمان شیروخورشید(هلال احمرساری)که دراصل پایگاه اصلی سچفخابود،برروی رفقای فدائی گلوگاهی حساب وکتاب ویژه ای بازکرده بودندتاآنجاکه درجنگ قهرمانانه ترکمنصحرا،رفقای فدائی گلوگاهی،اولین کسانی بودندکه باگردآوردن نیروی چریکی ،باسه اتوبوس راهی شهربندرترکمن وگنبدکاووس شدند.
مادرفدائی نازخانم عسگری که هم وغم خودرادرراستای آرمانهای کمونیستی چریکهای فدائی خلق مازندران گذاشته بودهمان مادرشجاعی ست که درآغازانقلاب درمقابل ساختمان شهرداری شهر،اسلحه رابازورتمام ازچنگ مزدورشاه گرفت وبه دست همسرانقلابی وکمونیست خود،رفیق خادملوداد.
باخیانت حرامزاده منشانه کثافتهاونجاستهای بوی گندگرفته ومتعفنی چون حرامزاده فرخ نگهدار،گ...زاده علی کشتگرولجن زادگان دیگر،خانواده مادرفدائی ،نازخانم عسگری،اولین خانواده کمونیست درمازندران بودکه آماج حملات وحشیانه چماقداران عقب مانده ارتجاع دینی قرارگرفت.
رفیق محمدباقرخادملوکه بعدترورفیق حامداسدپور،رهبرومسئول دهقانان شورشی وانقلابی این شهربود،باخیانت مستقیم احسان طبری وکیانوری،هفت سال دوران زندگی خودرادرزندانهای ستم شاهی طی کرد .
سه فرزندفدائی این پدرومادرکمونیست،هرکدام به مدت ،سه،چهاروپنج سال به جرم فدائی بودن (البته باخیانت گه زادگانی که نام برده شد)زندانی می شوند.وزیربی شرفی های نارفیقانه رفیق اشرف دهقانی،که فرزنددیگراین مادرگرامی،ازخط ومشی رفیق اشرف دفاع می کرد،آواره سرزمینهای دیگرمی شود.این خانواده کمونیست،تابه حال ،تحت بدترین شرایط سیاسی ،اجتماعی ،به زندگی مضاعف ادامه می دهند.
هنوزجریان واپسگراوارتجاعی شده رفیق اشرف دهقانی،به جای آنکه نگاهی کوتاه به پیرامون خود بیاندازد،به جای آنکه همان قدرنیروهای باقی مانده رانجات داده وبه یاری آنان بشتابدباواپسگرائی کامل ،خودرادرتارعنکبوتی تنیده شده توسط خودش ،خودراخفه می کند.
پرداختن به شعارهاوحرفهاوگفتمانهای آروغ آورسیاسی،آنهم به صورتی که به شکل یک چنبره احمق منشانه دیوانگان درآیدرادیگربه وجدان سیاسی رفیق اشرف می سپاریم.
درسایت گروه،سازمان،وتشکیلات گردوخاک گرفته ومبدل به بازی اینترنتی شده چریکهای فدائی گروه رفیق اشرف باردیگرداستان کهنه وقدیمی شده یادی ازمادران فدائی به نام (رفیق مادر)(حک)شده است .ومسئول ناشنواوکروکوروفلج وعلیل شده این سایت که بی شک وتردیدروزی اش راازیک آدم مفتخوروچریک تنبل شده به نام (پولاد)طلب وگدائی می کند،بابدبختی وبیچارگی تمام همه زوروبازوی سیاسی خودرابکاربردتاجهت خالی نبودن عریضه،یادی ازمادرشجاع دل ،مادرهمه چریکهای فدائی ،رفیق مادرفاطمه سعیدی(مادرشایگان)دست بزند.
هرچندکه مغزوعقل وتفکرواندیشه درافرادپیرامونی رفیق اشرف دهقانی ،بعدازسه دهه عمرنکبت بارحکومت نجس وکثیف آخوندی،مبدل به کاهگل وبتون آرمه وآهن قراضه شده است بطوری که آن چند پیروپتال وپیژامه راه راه پوش شده سیاسی ،دیگردرجایگاه مغزی خود،هیچ مکانی ،جهت پذیرش هرنوع منطق واستدلال وگفتمان سیاسی ،تشکیلاتی رانداردکه بماندوانتقادسیاسی هم پیشکش شان،اماکورخواندن رفیق اشرف دهقانی درموردآن ستمهای مضاعفی که برخانواده فدائیان اعمال شدرادیگرپیشکش نخواهیم کرد.براستی آیاجریان پوسیده وگردوخاک گرفته چریکهای فدائی پیرامون رفیق اشرف ،مخصوصاًآن چریک (پولادی)اش که امروزه حلب تیکه ای بیش نیست هیچ اطلاع وآگاهی ازمادران شجاع فدائی دیگرداشت؟یابدمستی وعشق وتفریح بیش ازحدازنوع امپریالیسم اروپائی ،آنچنان این مدعیان(چریک فدائی)راغرق درخودکرده است که نمی داننددست چپ وراستشان کدام طرف است؟


به خودبیا رفیق اشرف دهقانی ؟به خود آ
رفیق کوچک ات چریک فدائی خلق پویان(شهرام سابق) صاحب وبلاگ عصرواهانت مسدودشده
مازندران - ساری

ویدئوکلیپهای سازمان مخفی ایران


____________________________
هنرمسئول کمیته خارج ازکشورسازمان مخفی
تقدیم به ببرهای مازندران
________________
ببرهای مازندران

http://www.youtube.com/watch?v=ne30FT_HTa0

خلق ترکمن :تقدیم به چریکهای فدائی خلق ترکمنصحراورفیق توماج گرامی
______________________

سال پنجاه سال خون وگلوله


http://www.youtube.com/watch?v=U15mr0FRpYg

Friday, August 6, 2010

زیرسایه وجودی حکومت نجس وکثیف اسلام آخوندی،هنرمندان بااستعدادوباهوش نسل جوان ایرانی،اینگونه پژمرده می شوند.
بردین وایمان واعتقادات وایدئولوژی وخداوپیغمبروقرآن وامامان بی شرفتان همین نسل ایرانی
______________________

هنرمندان خوش صداونابغه های جوان ایران
بادرودفراوان به این هنرمندجوان



http://www.youtube.com/watch?v=iH7AT9UPu_4&feature=related

Thursday, August 5, 2010

تصویرسیاسی -مذهبی - دینی -اسلامی روز

پشت پرده انفجاربرای تروردکترعنتری نژاددرهمدان
براستی اگراین دکترمابمیردبخش طنزوجوک ولطیفه ایران ازکجاسوژه پیداکند؟بیچاره رئیس جمهورمَملی
..
وقتی رئیس جمهورمملکت اسلامی (خطا)می کند

Wednesday, August 4, 2010

جلاددینی -اسلامی میرحسین موسوی

تهدیدبه ترورانقلابی نتیجه بخش بوداوزبان به اعتراف خواهدگشود




_____________________________

ای شیاد می خوای بمانی تو اماشب که برودمی دهیم جزای تو

آقای جلاددینی -اسلامی

چطورطی سی سال گذشته هیچ حرف وکلمه ای رادرموردکشتارهای شصت وهفت برآن زبان درازت نمی آوردی؟چطورتابه حال مُهرسکوت وزبان لالی راپیشه کرده بودی ؟اماتابحث ترورانقلابی تو وهمدستان ددمنش وجلادان بی ترحم تان به میان آمدزبان بازکردی؟ چی شد تخم کبوترزبان بازمی کند؟مگربردرودیوارهای زندانهاوشکنجه گاههای قرون وسطائی یتان تابلونصب نکرده بودیدکه ازخروس هم تخم به بیرون خواهیدآورد.حال چطورشدتااحساس خطرکردیدکه بزودی ترورانقلابی خواهیدشدبحث کشتارهای شصت وهفت رابه میان کشیدید؟شماجلادان پست فطرت وبی شرفهاوحرامزاده های دینی اگرازخروس تخم به بیرون می کشید،ببرهای مازندران هم ازلانه مارهای گزنده وسمی،خروس به بیرون می کشند.


باش تاصبح دولت ات بدمد

وصیت نامه نکبت بارخودوآن خانواده مفت خورت راحاضروآماده کن .ببرهای مازندران درراهند.
_______________

جلاداسلامی میرحسین موسوی:

جزئیات اعدام‌های ۶۷ را نمی‌توانم بگویم، من هم محذوراتی دارم

میرحسین موسوی در دیدار با گروهی از روزنامه‌نگاران گفت که نمی‌تواند در باره مسائل سال ۶۷ همه چیز را بگوید. نخست وزیر امام گفت: مسأله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسأله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته‌اند.

Sunday, August 1, 2010

برنامه این هفته رادیوتندر

تقدیم به رفقای مبارزوچریکهای شجاع بلوچستان




به نام خلق قهرمان ایران

باتوجه به عملیاتهای قهرمانانه وشجاعانه توسط رفقای چریکهای بلوچستان که منجربه جهنم رفتن تعدادزیادی ازمزدوران نظامی وپاسداران وبسیجیان کثیف ونجس شد،امادرواکنش به این عملیاتها،خوشبختانه جیره خواران وپِهِن خورانی که ازآخورحکومت نجس آخوندی ،روزی خودرابه نرخ روزمی خورند،سرازآخوردربارعلی خامنه ای بیرون آورده و بابافتن مشتی جفنگیات ومزخرفات مزدورمنشانه،وجهت خوش رقصی وخوش خدمتی به دربارآخوندهای کثیف شیعه ،بادادن اطلاعیه وبیانیه،مثلاًآن عملیاتهای قهرمانانه را(محکوم)کردند.
این بچه شیرخواره های سیاسی ،که اگریک روزازشیرناپاک ولایت نجس وگ....وقیح فقیه ننوشندیایدازگرسنگی بمیرندفراموش کرده اندکه تنهاچیزی که دردنیای مبارزه سیاسی ومسلحانه آزادیخواهان ومبارزین مسلح ایران باحکومت ننگین،هیچ جایگاه خاص وارزش واعتباری ندارد(محکوم کردن)به سبک آخوندی ست که این بزدلان وبدبخت وبیچاره های سیاسی آن رابیست وچهارساعته ،بلغورمی کنند.
همه مبارزین مسلح وآزادیخواهان انقلابی ایرانی خوب می دانندکه سطل آشغال یک فاحشه خانه بین المللی چون سازمان ملل وکمیسیون حقوق بشرواتحادیه اروپاوحرامزاده خانه هائی چون کاخ بیرمنگام وکاخ سفیدآپارتایدی،مملوازکاغذپاره هائی به نام (محکوم کردن)شده ورئیس وروئسای این دفاتربامشاهده برگه های فاکس وایمیل وطومارامضاازطرف اینگونه ایرانیان بی شعورواحمق وکودن سیاسی،بلافاصله آن برگه هاراباخودبه داخل توالت برده وازآنان استفاده خصوصی وشریعت جامدمختص شیعیان آخوندی می کنند.
عملیات قهرمانانه رفقای چریکهای بلوچ آنقدرسنگین وبرای آخوندهاحقیقتاًکمرشکن بودکه فاحشه خانه بین المللی به نام سازمان ملل هم مجبورشدبدستوراربابان بین المللی اش دست به قلم برده ومثلاًآن عملیات قهرمانانه رامحکوم کند.امروزنه تنهازآن بزدلان وترسوهای سیاسی ایرانی،که ازخودرئیس سازمان ملل متحدبایدپرسیدکه مبارزین راستین وآزادیخواهان ایرانی،بویژه رفقای مبارزوچریکهای بلوچستان،چگونه عملکردهاوشیوه های هرجائی وفاحشه گرایانه شمابی شخصیتهای سیاسی وبین المللی رادرقبال برخوردباهزاران ایرانی مستحق پناهندگی سیاسی درسراسرجهان ویاجنایت ددمنشانه حکومت نجس آخوندی درقبال خلق قهرمان بلوچستان رامحکوم کند. باجمع آوری طومارامضاهاوبیانیه هاواطلاعیه های تهوع آوروحال بهمزن (محکومیت)یاباشلیک مداوم گلوله....
سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به عنوان یک تجربه بزرگ وعبرت آموزدرامرمبارزه باحکومت ننگین به همه رفقای مبارزدرجنبش مقاومت مردمی بلوچستان ،هشدارمی دهدکه:
رفقای مبارز وچریکهای شجاع دل بلوچستان:
هرگزباجان باختن رفیق مالک ریگی ویاحتی باانتخاب مسئول جدیددرتشکیلات،نه تنهاهیچ توجه ای به کاغذتوالتهائی به نام (محکوم کردن)نکنید،نه تنهاتوجه ائی به نجاست وکثافت خانه های بین المللی چون سازمان ملل،که درصورت پیشنهادمذاکره ازطرف آنان ،هرگزاسلحه خوددرزیرمیزمذاکره رافراموش نکنید.
سرزمین ایران گرامی دشمنان فراوانی داردکه نابودی کامل آن دشمنان تنهاباشلیک گلوله ونشاندن سرب داغ برپیشانی ننگین آن دشمنان میسرخواهدبود.
هرزه خانه هاوفاحشه خانه های بین المللی چون سازمان ملل متحدویابزغاله های ترسووبزدل وابسته به حکومت ننگین تاآنجاکه درتوان قلم وجوهرخوددارند،هرنوع عمل مسلحانه وشجاعانه مبارزین وآزادیخواهان وطن پرست ایرانی رامحکوم کننددرعوض به جای هریک ازکاغذباطله های منتشره ازطرف آن بزدلان ،وظیفه همه چریکهای انقلابی درسراسرایران ،جای دادن گلوله دردرون اسلحه وشلیک مداوم می باشد
سازمان چریکهای فدائی خلق ایران بااعلام درودوتبریک وشادباش به عملیات موفقیت آمیزرفقای مبارزدربلوچستان برای همه رفقای بلوچ آرزوی پیروزی وموفقیت راخواهان وخواستارمی باشد

بادرودبه شما