Thursday, February 25, 2010

درج مجدد مطلبی درموردقبرستان سفیدچاه

گلوگاه جایگاه شورشیان انقلابی


تصویری ازمزارانقلابیون شورشی گلوگاه
---------------------------------------
مطلبی از قبل :
نوشته رفیق پویان مسئول کمیته شمال - مازندران
گلوگاه:شهرمبارزین
سفیدچاه:ارامگاه ومزارانقلابیون ودهقانان شورشی
11/15/2006
شهر گلوگاه شهری که بین شهرهای بهشهر ــ بندرگز ـ وگرگان ودر دل کوههای البرز وجنگل های سرسبز وزیبا وخیره کننده که هر انسانی با مشاهده مناظر طبیعی وسرسبزش به وجد می اید و من معتقدم شاید بی شک وتردید برای خود یک بهشت نیز می باشد . قبرستانی در انطرف جنگل های سرسبز این منظقه وبالای کوه که به زبان محلی ان شهر این قبرستان را ( اسپه چاه ) ویا به زبان فارسی ان راسفید چاه خطاب می کنند . این قبرستان براستی از قدمتی طولانی وتاریخی برخوردار بوده اما بعد از انقلاب مزار بسیاری از تازه مردگان وفوت شدگان وحتی اعدامیان نیز می باشد .
مهمترین مزار هاو قبرهائی که در این قبرستان وجود دارد . متعلق به تعدادی از مبارزین مسلح وجنگجویانی ست که در دوران پهلوی ودربین سالهای هزاروسیصد وبیست تا بیست وچهار ( اگر در مورد تاریخ اشتباهی صورت گرفته است اشتباه از من است و پوزش می طلبم . )بر علیه ظلم وستم فئودالها و زمینداران وزمینخواران ستمگر و خوانین ان دوران قیام مسلحانه انجام داده بودند . نام تعدادی از ان مبارزین مزارحامداسد پور:از طایفه اسدی -رهبروفرمانده این گروه مسلح که توسط مزدوران خوانین دران سالها ترور شد
محمد باقر خادملو :از طایفه خادملوها-یارورفیق صمیمی و همرزم حامداسد پور که بعد از ترور رفیقش - توسط ماموران ساواک ان زمان دستگیروبه مدت هفت سال در زندان بسربردوسپس ازاد شدوسرانجام نیزبا ابتلابه سرطان ریه فوت نمودند. برطبق روایات و گفته های ریش سفیدان و بزرگان این شهر-محمدباقرخادملودردوران زندان باافرادی چون احسان طبری وکیانوری ودر یک زندان دوران حبس خود را گذرانده بود .بعد از ترور رفیقش حامداسد پورمدتی نیز مسئول مبارزین وجنگجویان ان زمان شد
علی اکبر خادملو:(دامادوشوهرخواهرمرحوم محمد باقرخادملو)ازمبارزین مسلح
غلام عسگری : برادرخانم مرحوم محمدباقرخادملو
انوشیروان عسگری :-فرزندمرحوم غلام عسگری. که توسط حکومت فعلی درهمان اوایل انقلاب اعدام شد
___________________________________
تصاویر


گل بابا صیدانلو:کسی که بارها وبارها توسط وحشی های حزب اللهی موجوددر باند کثیف وجنایتکار سیاهجامگان به رهبری اخوند بی حیثیت وبی ناموسی به نام شیخ حسن زاهدی (کسی که حکم اعدام همه اعدامیان مجاهد وفدائی در این شهر ا امضا کرده بود )مورد حمله های وحشیانه قرار گرفت . این رفیق نیز سه سال قبل بر اثربیماری که از ضرب وشتم حزب اللهی های وحشی بدان مبتلا شده بود فوت کردند
______________________________




عزت عسگری :پدررفیق شهیدمجاهدشیردل عسگری .-شیردل عسگری ازرفقای مجاهدی بود که در زمان جنگ توسط نیروهای کثیف اطلاعاتی در منطقه جنوب از پشت به گلوله بسته شد .از جسد این رفیق مجاهد نیز تا بحال هیچ اطلاعی بدست نیامده است
________________________________




مادر فدائی نازخانم عسگری

همسر انقلابی بزرگ محمد باقرخادملو: ومادر خانواده ای فدائی - خانواده ای شناخته شده در شهرگلوگاه :اولین کسی که در دوران انقلاب - اسلحه ژـ۳ را از چنگ سربازان ستم شاهی در جلوی ساختمان شهرداری این شهربه چنگ اوردوتحویل رفقای فدائی داد . تعدادی ازفرزندان این مادرفدائی نیزبعدازانقلاب توسط ماموران ددمنش وکثیف اطلاعاتی دستگیر وروانه زندان های قرون وسطائی شدند . دولت ددمنش اخوندی بعد از دستگیری فرزندان این مادر قهرمان ستم های فراوانی را بر ایشان وخانواده زحمت کشی که تنها از راه کشاورزی زندگی خودرامی گذراندندوارد نمود
_________________________________


انوشیروان عسگری-فرزند غلام عسگری -اولین اعدامی شهرگلوگاه
در سال هزاروسیصدوپنجاه وهشت خانواده ای به نام قلندری و با شهادت دروغ یک مامور ساواک شاه به نام بهرامی - شهیدانوشیروان عسگری دردادگاه فاشیستی ـ مذهبی اخوندهای ددمنش در شهربهشهر اعلام می کنند که عامل تیر اندازی به سمت (قلندری) اقای انوشیروان عسگری میباشد در حالی که تعداد زیادی از شاهدان نیز علنا دیده بودندکه قاتل اصلی قلندری مامور ساواک شاه دربهشهراقای بهرامی میباشدباتمام این مستندات متاسفانه ازطرف دادگاه فاشیستی - مذهبی ملایان وهمچنین باامضای اخوند دجال وبی حیثیت وبی شخصیتی به نام شیخ حسن زاهدی رئیس لمپن هاوچاقوکشان حرفه ای حزب اللهی محکوم به اعدام شد.بعدازخواندن دستورحکم اعدام ازطرف قاضی ساواکی شهردران زمان برعلیه این مامور بیگناه - مردان شهر گلوگاه شورش رااز همان داخل دادگاه فاشیستی مذهبی شروع وبه مدت ۳روزدراین شهردرگیری هایی بین مردم شهر گلوگاه ونیروهای لمپنیسم حزب اللهی وپاساران بی حیثیت مسلح بوجود می اید.

انوشیروان عسگری کسی که براستی بیگناه اعدام شد
______________________________
متن انتخابی
سفید چاه گلوگاه . مظهر شجاعت ومبارزات دهقانی


قبل از خواندن این مقاله عنوان می کنم که بی چون وچرا کمبود ها و کاستی هائی در زمینه تاریخ دقیق ماجراها و حوادث اتفاقات رخ داده شده در این شهر موجود می باشد که این اشتباه از طرف من بوده و امید وارم که اگاهان و مطلعین دقیق از این حوادث در این زمینه مرا یاری دهند .خصوصا مردم زحمت کش وستم دیده شهر گلوگاه .بنابر این باز و مجددا پیشا پیش از همه شما پوزش و معذرت می خواهم

_____________________

بر طبق روایت ها و داستانهای ریش سفیدان و افراد مسن وبسیار قدیمی شهر گلوگاه بیشتر طوایف و قبیله های موجود در این شهر قبایلی مهاجر و از کشور روسیه به این شهر مهاجرت کردند . انطور که از بزرگان و افراد کهنسال این شهر بازگو شده است . بیش از صدیا صد وبیست سال قبل همواره بین ترکمن های ساکن در ترکمن صحرا و مازنی ها بر اساس خصلت های فرهنگی یشان گهگاهی جنگ و نبرد و دراین بین نیز دختران وزنان مازنی ها از طرف ترکمن ها ربوده می شدند .بر اساس تصمیم شاه ان زمان ایران از شاه روسیه تقاضا می شود که جهت جلوگیری از اینگونه جنگ های قبیله ای وطایفه ای . قبیله وطایفه ای جنگجو و شجاع را به این منطقه ارسال کرده تا از هجوم هر دو قبیله جلو گیری بعمل بیاورند . از طرفی نیز شرایطی که برای بسیاری از قبایل و طوایف در کشور روسیه نیز بوجود امده و هر کدام از این قبایل سعی در یافتن جا ومکانی بهتر . خصوصا از لحاظ کشاورزی مجبور به جابجا شدن بوده و به نقاط مختلف کوچ می کردند . در ان زمانها یکی از بزرگان قبیله و طایفه ای و برطبق روایت کهنسالان: شخصی به نام حسین فرهاد رئیس و بزرگ طایفه ای ( که در حال حاضر در شهر گلوگاه به نام طایفه خادملو مشهور ومعروف است ) از سمت روسیه حرکت و مهاجرت را اغاز و در کناره دریای خزر و در منطقه بین بهشهر و بندرگزفعلی به نام گلوگاه اسکان می گیرند . و خصوصا بدلیل وجود خاک حاصلخیز و دشت سرسبز و کوههای جنگلی البرز کوه در این منطقه . در همین مکان به زندگی خود ادمه می دهند . اما در اصل ساکنین اصلی این شهر باز طایفه ایست به نام (کلباد) که در حال حاضر این طایفه نیز مشهور است به طایفه کلبادی نژاد . از همان دوران این دوطایفه در کنار هم و در صلح وارامش به زندگی خود ادامه داده و حتی مواردی نیز منجر به ازدواج بین دختران وپسران از هر دو طرف شد . هر چند که باز تکرار می کنم اطلاعات من در این مورد ناقص بوده و من نیز از گفته ها وشنیده های بزرگان وکهنسالان این شهر می نویسم . زیرا طوایف دیگر چون اسدپور ها ــ مجریانها و صیدانلو ها ووو..... نیز مدعی اند که انان نیز مهاجر می باشند .که امید وارم از عدم اطلاع کافی من در این مورد رنج نبرید . و جهت تفهیم بیشتر همان بهتر که عنوان کنیم قبایل و طوایف موجود در این شهر .
این طوایف به محض اسکان در این منطقه جلوی هجوم دو طایفه درگیر را گرفته و صلحی ابدی را بین ترکمن ها و مازنی ها بر قرار می کنند . و از ان تاریخ نیز نوعی روابط دوستانه و کاملا عاطفی بین انان بر قرار می شود . تا انجا که در بسیاری از مشکلات مخصوصا مشکلات سیاسی و اقتصادی و یا جنگ ونبردهای ناخواسته وتحمیل شده از طرف دیگران به کمک ویاری هم می شتافتند .
در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴وجود افراد و اشخاصی تحت عناوینی چون فئودال وزمیندار وزمینخوار و سرمایه دار که اکثریت انان از دستگاه حکومتی شاه ایران تغذیه کرده و به عناوین مختلف باعث اذیت وازار کشاورزان ودهقانان این منطقه می شدند . و از طرفی نیز افرادی چون حامد اسد پور از طایفه اسدی ها و یا محمد باقر خادملو ـ اکبر خادملو ـاز طایفه خادملو ها ـو یا افرادی به نام فاضلی ـ اسماعیل عظیمی که گویا دوران خدمت سربازی خود را می گذراندند با جریانات سیاسی ان زمان چون حزب توده اشنا و حتی در دوران خدمت نیز با سرقت اسلحه و فشنگ به منطقه گلوگاه برگشته وبه فرماندهی حامد اسد پور ومعاونت محمد باقر خادملو بر علیه خوانین و فئودال های ستمگر و مفت خور و سربازان مسلح شاه قیام مسلحانه کرده و به مدت بیش از شش ماه در همان جنگل های البرز کوه به جنگ های پارتیزانی می پردازند .سیستم پلیسی و تا دندان مسلح شاه به کمک فرماندهان نظامی ومزدوران خوانین وفئودال ها و جاسوسان محلی در وقت مناسب که حامد اسد پور را که(گویا ) برای دیدن خانواده خود وارد شهر شده بود . ترورکرده و حتی در این ترور گلوله ای نیز به دست خواهر حامد اسد پور اصابت می کند .داستان وروایت در مورد شیوه ترور این انقلابی بزرگ فراوان است . اما بر طبق گفته ها وشاهدین عینی یعنی ریش سفیدان و بزرگان ان زمان گویا دوست صمیمی ورفیق همیشگی این انقلابی یعنی محمد باقر خادملو نیز در منزل خود وبرای دیدن خانواده خود رفته بود که ایشان ودیگر رفقای مسلح اش به محض شنیدن صدای شلیک گلوله همگی خود را به منزل حامد رسانده و ایشان را غرق در خون می بینند . همرزمان حامد نیز جهت انقام گیری از این نقشه وتوطئه دولتی در همان (روز ویا شب)تعدادی از سربازان مسلح دولتی را نیز به هلاکت می رسانند . اما چیزی که در این میان مشهود بوده واست شهید حامد اسد پور به عنوان رهبر جنبش دهقانی گلوگاه عاملی بود در جهت تحکیم و اتحاد و وحدت طوایف موجود در این شهر و حتی منطقه .
بعد از انقلاب بیست دو بهمن نیز تنها سازمانی که بیاد ونام این انقلابی بزرگ مراسمی باشکوه و دیدنی وجذاب به اجرا در اورد . سازمان چریکهای فدائی خلق ایران بود . که به مناسبت درگذشت وسالروز ترور این انقلابی مراسمی با شکوه که با تصاویر و عکس های مختص مبارزین مسلح انهم در داخل جنگل های البرز اذین شده و گروه سرود رجا متعلق به این سازمان نیز نواری بیاد ماندنی تحت عنوان ( حامد ) را بوجود اوردند که این ترانه سرود تا سالهای سال زمزمه اکثریت مردم این شهر بود .
دوستان وهمرزمان این شهید کبیر به صرف انکه ( حامد ) مدتها در جنگل های سرسبز ان منطقه مخفی و به جنگ با خوانین وفئودالها مشغول بود . بعد از مرگش جسد اورا درگورستان وقبرستانی به نام ( اسپه چاه ) سفید چاه دفن کردند . و سنگ روی مزار وقبر حامد نیز یکبار توسط گروه تبهکاری به نام سیاهجامگان و بدستور اخوند حسین زاهدی تخریب شد که باعث عصبانیت طوایف موجود در این شهر شد . مردم گلوگاه به صرف روابط عاطفی که با مردم ترکمن صحرا داشتند . در جنگ مسلحانه ترکمن صحرا بر علیه حکومت فعلی . به کمک انان شتافته و حمایت کرده بودند . ترور و به قتل رسیدن رهبران ترکمن صحرا نیز به مانند ترور حامد اسد پور اکثر مردم این شهر را عزادار و داغدار کرد .
در طی دوران بعد از انقلاب نیز بر سرکمبود اب کشاورزی جهت کشت سالیانه شالی وبرنج منطقه و تقسیم ان با یکی از روستاهای اطراف . شورشی در این شهربوجودامد بطوری که استاندار مازندران مجبور به گسیل کردن بیش از سه هزار نیروی ضد شورش به شهر گلوگاه شد . اما چون با جمعیت و شورشیانی بیش از بیست هزار نفر مواجه شده بودند .سریعا ان شهر را ترک کردند .
بعد از انقلاب نیز بهترین استادان ومعلمین خصوصا معلمین فیزیک وریاضی و هندسه و علوم طبیعی از مدارس و دبیرستانهای این شهر اخراج و به قول ( ددمنشان عقب مانده تاریخی بی فرهنگ و بیسواد و مسئولین حکومتی ) پاکسازی شدند . تعدادی از بهترین جوانان و مهربانترین و دلسوزترین افراد این شهر تحت عناوین مختلف سیاسی اعدام ویا تیربازان شدند . که مزار انان در قبرستان کوچکی به نام امام علی موجود است . ( روبروی رستوران اکبر جوجه .)
اما مردم این شهر به احترام وجود مزار حامد اسد پور در گورستان سفید چاه . همه رفقا و دوستان وهمرزمان این مبارز ازادیخواه را بعد از فوتشان در این گورستان دفن می کنند . مزار مرحوم محمد باقر خادملو رفیق ویار نزدیک حامد اسد پوروهمسر ستمدیده وزجر کشیده و زحمتکش محمد باقر : مرحوم نازخانم عسگری ـ اکبر خادملو ـ غلام عسگری و دیگر مبارزین مسلح ان زمان نیز در این گورستان دفن شده است .
این قبرستان مظهر مقاومت وپایداری و مبارزات جسورانه و سمبل شهامت بزرگان این شهر است و یادگاریست که بر این گنبد دوار خواهد ماند . زیرا هرکس که وارد محوطه این قبرستان بشود نا خود اگاه با گذشته وتاریخ سراسر و مملو از حوادث و اتفاقات و مبارزات قهرمانان واقعی این شهر سخن خواهد گفت . اخیرا برطبق خبری که تعدادی از جوانان این شهر ارسال کرده اند جوانان این شهر با سازمان مخفی جوانان رابطه برقرار کرده و اعلام امادگی کرده اند که حاضرند برای پایان دادن به ظلم وستم بیش از حد وارده از طرف حکومت فعلی بار دیگر به مانند قهرمانان و رهبران سیاسی شان اسلحه بدست گرفته و مبارزه کنند . بهمین دلیل هرگز وهرگز مبارزه مردم این شهر تمام و قطع نخواهد شد. دیگران کاشتند و حال جوانان امروز این شهر درو می کنند .زیرا این یک خصلت و منش نهفته در نطفه و نژاد این طوایف است که با دیدن زور وستم بلافاصله مسلح می شوند . و مقاومت وایستادگی در مقابل هر نوع ظلم وستم در درون انان (ژنتیکی ) می باشد . و این خبر نگار و عکاس ما چه راحت و بی سروصدا و خاموش
از کنار چنین (گنجینه ای ) رد شد

________________________


سنگ قبرهاي محرابي گورستان تاريخي سفيد چاه، داراي تصاوير نمادين ايراني است كه مفاهيم پيچيده زندگي، مرگ و رستاخيز را در خود نشان مي دهد. گورستان سفيد چاه در بخش «يانه سر» استان مازندران واقع است. اين بخش محل اتصال استان هاي مازنداران، گلستان و سمنان است.كهن ترين سنگ مزارهاي اين گورستان به سال 830 ه.ق باز مي گردد.


http://satyar.ir/archives/042490.html#more

_________________________


یادونام همه مبارزین وشجاعان شهرگلوگاه گرامی باد

پویا ن11 /15/2006

No comments: