Tuesday, August 25, 2009

(مطلبی ازقبل :وبلاگ عصراهانت وخیانت -(رفیق پویان):

یکشنبه نهم دی 1386
رفقای عزیزچریکهای فدائی خلق:
باردیگرخائنین به جنبش پیشتازفدائی ازلانه موشی خودسربیرون آوردند.حقه بازان وشیادان وکلاهبرداران حرفه ای که ازسال هزاروسیصدوشصت چهاربه بعدننگین ترین وکثیف ترین خیانتهارادرقبال هواداران ورزمندگان مسلح فدائی مرتکب شدند.این بیشرم وبی حیاهای سیاسی هنوزکه هنوزهست دروغ وخزعبلات تشکیلاتی ـ مافیائیخودرامیبافند.اماهرچه دادوفریادراه بیاندازندوغوغاسالاری کنند؟هرگزاسم ونام ننگین شان از:(پرونده ولیست سیاه موجوددرسازمان مخفی)حذف وپاک نخواهدشد..هرگز...خائن خائن است وشاخ ودم ندارد
____________________
عباس توکل: قاتل وخائن ونامردسیاسی وازپشت شلیک کن به رفقای رزمنده فدائی درمنطقه کردستان:
.....خود من فكر ميكردم كه بهتر است آنان به كميته مركزى آورده شوند، تا شايد بتوانيم جلوى انشعاب را بگيريم. بنابراين دو تن از آنها، هاشم و كاظم را به عضويت كميته مركزى انتخاب كرديم. رحيم به عنوان عضو على البدل كميته مركزى و عطاالهى هم بعنوان مشاور در كار چاپ.بعد هم اشتباه ديگر. دو مسئوليت مهم امنيتى و چاپ مخفى سازمان در شرايط سركوب و يورش رژيم، به رفيق كاظم و عنصرى كه بعدا خيانت كرد، عطاالهى واگذار گرديد. اما آنها تصميم خود را براى انشعاب گرفته بودند. هنوز دو ماهى از كنگره نگذشته بود كه آنها اعلاميه هايشان را هم براى انشعاب آماده كرده بودند. از چاپ ارگان سازمان خوددارى نمودند و گفتند كه رفقا مسئله دارند. بنابراين نميتوانند نشريه كار را چاپ كنند. در بخش چاپ و توزيع يك هرج و مرج تام و تمام ايجاد كرده بودند. ضربه اسفند ماه ۶۰ هم از درون همين بخش به سازمان وارد آمد.عطاالهى دستگير شد ،چاپخانه و مراكز توزيع و تعدادى از اعضاى مركزيت و كادرهاى سازمان را لو داد.
سرانجام در اوايل سال۶۱ انشعاب كردند.اعلاميه اى دادند به اسم گرايش سوسياليسم انقلابى. اين هم اولين و آخرين اطلاعيه اى بود كه من از آنها ديدم. بعد هم هركدام رفتند دنبال كار و زندگى خودشان.در مورد مهدى سامع ، ما انشعابى نداشتيم. مهدى سامع مسئول تشكيلات كردستان بود.در تشكيلات كردستان يك دسته بندى ميان پيشمرگه ها شكل گرفته بود. هرج و مرج و رقابت هاى هاى ناسالم باعث گرديد كه ۱۱ تن از پيشمرگان سازمان در يك عمليات، در درگيرى با نيروهاى جمهورى اسلامى جان خود را از دست بدهند. اين مسئله بحران را در تشكيلات كردستان به نهايت رساند.تمام پيشمرگان يكى از مقرهاى سازمان در اعتراض به مهدى سامع ، مقر را ترك كردند و رفتند.وضعيت دشوارى پيش آمده بود. وى ديگر نميتوانست بخاطر اشتباهاتى كه در اداره تشكيلات داشت در مسئوليت هاى خود باقى بماند. خود وى اين اشتباهات را نميپذيرفت. كميته مركزى بخاطر اين اشتباهات وى را از عضويت كميته مركزى و و مسئوليت شاخه كردستان بركنار كرد. قرار شد وى تا برگزارى كنگره مسئوليتى نداشته باشد تا كنگره در مورد وى تصميم نهايى را بگيردو اما وى اين تصميم را نپذيرفت و بهمراه يك عضو ديگر سازمان زينت ميرهاشمى تشكيلات را ترك كرد و به مجاهدين خلق پيوست. بعد از اين بود كه كميته مركزى حكم اخراج وى را صادر كرد
_______________________
بلانسبت یکی ازیکی دیگرکثیفترونجس تروخائن تر..اینگونه افراددرامرهرچه بیشترخیانت درجنبش فدائی گوی سبقت راازهم می ربودند؟
رهبران اگاه و تیز هوش و فهمیده چون رهبران جنبش خلق ترکمن صحرا که با درایت وهوشیاری مختص خود به منش وفطرت و ذات حقیقی و واقعی سرکردگان جمهوری ننگین اسلامی پی برده و حتی از توطئه ها و نقشه های شوم اینده انان باخبر و مطلع شده بودند با اقدامی کاملامنطقی و درخورشرایط سیاسی واجتماعی ان زمان وبا یک حرکت حساب شده با مسلح کردن نیروها ی خود در مقابل پس مانده ها ی دوران ستم شاهی و نیروهای سرکوبگر نوظهوروجدیدبه نام( لمپنیسم اسلامی )دست به مقاومت زده و با این حرکت خود به اگاهی و شعوروفهم سیاسی نسل جدید بیشتروبیشترمی افزایند.امادرحین مبارزات مسلحانه خلق ترکمن صحرا که بصورت سیستماتیک به دیگر استانهای کشور چون مازندران _سیستان وبلوچستان _ گیلان _ تهران _ خوزستان _ لرستان و کردستان کشانده میشدشاهد در یوزگی افتادن ها ی بسیاری از افراد و اشخاص سیاسی و به تکاپو افتادن های انان در امر جلوگیری از فراگیر وسراسری شدن مقاومت مسلحانه خلق ستم دیده ایران و در این بین نیزبه بیراهه کشاندن این جنبش و تخریب شخصیتهاومنحرف کردن افکارعمومی به جاها و اماکنی دیگردرامرعدم حضورو نقش ورل اصلی واساسی رهبران و مسئولین واقعی جنبش پیشتاز فدائی تقلاوتلاش میکردند. ویا در امر مبارزات مسلحانه کرد های مسلح در کردستان به اراجیف و یاوه گوئی های بلند گوهای تبلیغاتی فاشیسم نوظهور مذهبی (ایت الله ها )با جان ودل گوش فرا میدادند.درحین چنین در یوزگی افتادنها نیز متا سفانه بساط ادم فروشی و ازپشت خنجر زدنها و خیانت های بیشمار به جنبش واقعی را تا انجا گسترش داده بودند که علنا واشکارا با نیروهای سرکوبگر فاشیستی ـ مذهبی همکاری های جانانه اطلاعاتی ونیروهای مبارزراتروروتیرباران میکردند . هنگامی که بسیاری از مردم ستم دیده ترکمن صحرا بامسلح شدن خواهان برخورداری از حق وحقوق اجتماعی خودبرامده وجانشان راکف دستشان قرار داده وباهمه همت وتلاش خود قصد نابودی رژیم نوظهور و تروریست پیشه اسلامی را داشتند ازطرف مدعیان فدائی که مثلاخودرا مسئول ویا کارگردان پشت پرده جنبش فدائی می دانستند ؟تیم ها وگروهها و کمیته های صلح واشتی با جمهوری ننگین را بوجود اورده وبه نصیحت و نکوهش های سیاسی مختص خود انهم با رهبران جنبش مسلحانه می پرداختند. اعزام چند نفر از این اقایان تازه به دوران رسیده چون: فرخ نگهدار_ علی کشتکر_ مهدی سامع _ و نمونه هائی از این قبیل اشخاص دست چندم جهت مذاکره و بحث در اندرباب (ایجاد صلح وارامش) بین حکومت فاشیستی مذهبی نوظهورومبارزین مسلح انهم در لفافه مسئولین سازمان چریکهای فدائی خلق ایران ؟.نا اگا هانه و بی خردانه و نفهمیده ونسنجیده وبعضا نیزعمداوسهوا ضرباتی را از پشت به جنبش مسلحانه سازمان چریکها میزدند ویا ان هنگام که بسیاری از چریکهای فدائی خلق _ کمونیست های انقلابی_ مارکسیست لنینیستها ومائوئیستها که صادقانه وشجاعانه سعی و تلاش می کردند تا با تجهیز نیروها واعضای فعال خود به سلاح و مهمات به یک حمله سراسری و فراگیر برعلیه کلیه ارکان های تبهکاروجنایت پیشه جمهوری ننگین اسلامی ـ اقدام کنند؟ متاسفانه از سوی دیگر شاهد تائید و تصدیق این جمهوری نوظهورودادن رای مثبت و(اری )وایجاد صفوف طولانی در پای صندو قهای رفراندم ازطرف سازمان هاو احزاب ضد اجتماعی وضد مردمی چون سازمان همیشه خائن اکثریت این( ایت الله های بی عبا وعمامه)_حزب جاسوسی و خائن توده و سازمان ناشی و بی تجربه مجاهدین بودیم ....... ...و یادر قبال مبارزات مسلحانه خلق قهرمان کردستان اشکارا اینگونه گروهها و احزاب سیاسی عقاید فاسد و مسموم خود را باعقاید کاملا ارتجاعی و واپسگرای خمینی ددمنش تحت عنوان (برادران وخواهران ضد امپریالیسم اسلامی )عجین ساخته و مشتاق مسلح شدن نیروها و گروههای تبهکار و جانی صفت تحت عنوان سپاه پاسداران _ نیروهای کمیته و انقلاب ـ به سلاح های سبک وسنگین در جهت کشتار ونابودی نیروهای (ضد انقلاب و یا گروهک های سیاسی ضد دین )بوده و در اجرای این امر از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نکردند .چنین بحران های اجتماعی همراه با خیانت ها و همکاری های صادقانه و جانانه اینگونه گروهها که از سال هزار وسیصد و پنجا ه وهشت تا سال هزار وسیصد و شصت وپنج یعنی به مدت هفت سال متوالی ادامه داشت.در این قضیه چه بسا بسیاری از مبارزین راستین و واقعی این سرزمین جان خود را فدا و یا توسط مزدوران تبهکار و جانی صفت اسلامی به جوخه های تیر باران واعدام سپرده شدند.و متا سفانه هر کدام از این در یوزه افتاده های سیاسی به خصوص در درون طیف های مختلف فدائی از خود اراجیف و مزخرفات سیاسی فراوانی را بافته و می بافند و شهامت وشجا عت ان را ندارند که علنا اعلام کنند که شاید بیشترین خیانت وجنا یت در امر کشتار رفقای مبارزاز طرف خود انان و نقش مهمی که ایفا کردند بوده و جمهوری ننگین اسلامی به عنوان یک سیستم و ماشین سرکوب وترور وکشتار و به عنوان ابزاری در جهت توجیه اهداف ضد اجتماعی انان به شمار می رفت .نقشی که براستی با جدیت و قاطعیت به اجرا در امد .
... ازبنجل ها وپس مانده های سیاسی دیگر چون احزاب وگروهها ویا اشخاص وافرادی که تحت لوا وپرچم سوسیالیسم و سوسیال دمکرات و جبهه ملی ونیمه نیمچه های مافیائی که هیچ بوئی از مبارزه سیاسی وفرهنگی نبرده و هیچ تجربه ای در امر سرنگونی این جمهوری ننگین ندارند فراوانند.اما لازم وضروریست که با اوردن نام واسامی تعدادی از انان و شناسائی چهره واقعی شان در امر مبارزه ـ خصوصا مبارزه مسلحانه نهایت دقت وهوشیاری را بخرج داد.
بنجلها وپس مانده های سیاسی چون اقای ابوالحسن بنی صدر - علی کشتگر - اقا وخانم متین دفتری -یا مفت خورهاو اراذل ها و ابترهاودم بریده هائی چون فریدون گیلانی ها(فریبرزسنجری - پولادها) وتوکل ها وزهری ها - داریوش همایون ها وشهرام اهی ها و امیر سپهر ها- وحتی دراین بین نیز افراد بی تفاوت و بی خیال وفارغ الحال و اسوده خاطر چون مهدی سامع ها وامثالهم که هم از یک طرف اسم ونام وارم (چریک فدائی ) را به دنبال خود ویدک کشیده واز طرفی دیگر به ریسمان پوسیده سازمان مجاهدین خلق اویزان بوده وهستند ونانشان را به نرخ روز می خورند؟.... و تازه اگر به سوابق و گذشته کاری و اعمال ورفتار های اینگونه مدعیان فدائی نیز نظری بیندازیم در خواهیم یافت که ضربه هائی کاری واساسی و غیر قابل جبران بر پیکره جنبش پیشتاز فدائی وارد نموده اند و وارد می سازند.می توان از اینگونه شخصیت های کاذب سیاسی که جز حقه بازی وشیادی و کلاهبرداری (شغل )دیگری نداشته اند نام برد . اشخاصی که سالهای سال است که به هر طریق ممکن به مبارزین راستین واقعی خصوصا در طیف جریان های مسلح فدائی خیانت می ورزند .شاید تنها کسی که از بین اینگونه اشخاص تا حدی از ابرو وحیثیت سیاسی و مبارزاتی برخوردار بوده و توانسته است خود را حفظ و تا حدودی از جنبش فدائی دفاع کند(خانم اشرف دهقانی) باشد که متاسفانه ایشان نیزحالا دیگر به مرز کهولت وپیری و سا لخوردگی رسیده وباید منتظر فوت ودرگذشت این خانم باشیم .کسی که بی شک وتردید با رفتنش تشکیلاتی به نام چریکهای فدائی خلق (شاخه اشرف دهقانی )بعد از سالهای سال انهم با سر دادن شعار( تنها ره رهائی جنگ مسلحانه) اما بدون حتی شلیک یک گلوله به طرف نیروهای تا دندان مسلح دشمن تبهکار وددمنش پیرامون جمهوری ننگین اسلامی و یا حتی بدون داشتن یک چریک مسلح جوان جهت اجرای یک عملیات چریکی- نظامی بیشتر وبیشتر از هم پاشیده واشرف دهقانی نیز با مرگ خودـ کل تشکیلات را به زیر خاک خواهد برد.در حالی که اگربراستی دست اندرکاران ومسئولین بی عمل موجود در این سازمان مثلا در ده ویا حتی پنج سال قبل به اندازه یک دانه جوو گندم جربزه وشهامت ان را داشته ومخفیانه وارد ایران شده و به جمع اوری نیروها و افراد جوان مخصوصا بابازماندگان از خانواده های اعدامیان وشهدای راه فدائی ویا حتی همان نسل جوانی که روزی وروزگاری برای سازمان فدائی در امرپخش وانتشاربیانیه ها وکتاب ها و یا در جلسات اموزشی سازمان شرکت داشتند ارتباط بر قرار می کردند امروزه سرنوشت جنبش پیشتاز فدائی اینگونه وبدین سبک وشیوه مورد تمسخر واستیهزای این گروه همیشه معتاد سلطنت طلب و بت پرست ویا ان حزب بی شرم وحیا و بی دروپیکر کمونیست های دروغین ویا حتی دراین بین سازمان مجاهدین خلق نیز جرات وشهامت ان را پیدا نمی کرد که بعد از سواستفاده های کلان سیاسی - فرهنگی از اسم ونام وارم سازمان چریکهای فدائی انهم از طریق و بتوسط افراد بی تفاوت وخامی چون مهدی سامع هاـ شورای مملو از احمق ها و کودن های سیاسی ودکان وبقالی به نام (شورای ملی مقاومت) که اکثریت اعضاو افراد ان را مجاهدینی تشکیل می دهند که تا سالهای قبل دستشان در کاسه باند های مخوفی به نام باند سعید امامی میچرخید. واصولا شخص غریبه وغیر خودی در این چهار دیواری بتونی مجاهدین وجود ندارد که نامش را( شورا) گذاشته اند؟.بهره برداری سیاسی کرده ویا تبلیغات های مورد نیاز جمهوری ننگین اسلامی را راه بیاندازد.امروزاز اینگونه اشخاص وافراد مبتذل سیاسی موجود در اپوزیسیون مرده که حالا دیگرجسدش نیز فسیل شده باید سئوال کرد؟ که با وجود این همه طمطراق ها وبلوف ها وخالی بندی های سیاسی - تشکیلاتی - داد وفریاد های گوش خراش وکرکننده - تبلیغات های ایدئولوژیکی - سخنرانی های سردرد اورو تجمع ها وراهپیمائی هائی که بیشتر به مانند قدم زدن در کنا ره های دریا ها وسواحل تفریحی می ماند - شعار ها و حرف ها ومیلیون ها جفنگیات و مزخرفات بافته شده در امر مبارزه با جمهوری ننگین وکثیف اسلامی و یا درجهت سرنگونی این رژیم. و در اصل خیانت و ضربه زدن به مبارزین راستین راه ازادی و نابودی اعضا و حتی خانواده های سیاسی انهم به مدت بیست هفت سال؟ایا می فهمند ویادرک می کنند؟ بیست وهفت سال سراسر مرگ وقتل وکشتار واعدام وتیربارانهای گروهی ودسته جمعی ووو.....؟
براستی شما اپوزیسیون انگل صفت و طفیلی در کجای تاریخ بشری سیر وسفر می کنید؟در طول این همه جنایت وکشتار وقتل عام های ددمنشانه چندنفرازهموطنان ستم دیده رانجات داده اید ؟ چند زندانی سیاسی بتوسط شما احمق های عقب مانده تاریخ بشری ـ از زندان های مخوف این رژیم ددمنش ازاد شده است؟ویا گذشته از همه اینها( بدلیل وجود خریت وجهل سیاسی در سراسر وجود شما) چند هزار نیروی انسانی از شما فراری - متنفروعطای تان را به لقایتان بخشیدند؟ و اصولا با این تیپ وقیا فه مضحک وخنده دار وبراستی مسخره ای که اپوزیسیون مرده انهم با وجود این همه گروهها ونیروهای ریزه میزه وکوچولو که حتی با یک بادسریعامی میرندوزنده می شوندبخود گرفته ویا با ان همه اشخاص وافرادبراستی کمیک وتمام مسخره ای که هر روز در رسانه های تصویری متعلق به بنگاههای تروریستی - تبلیغا تی جمهوری ننگین اسلامی در لوس انجلس ویا کشور های اروپائی با تمام قیافه وشکل وتیپ بنجل شان ظاهر شده وباعث خنده سران وکله گنده ها وایت الله های موجود در بیت کثیف رهبری می شوند؟ براستی عجب
اپوزیسیونی دارد این سرزمین کهن وباستانی ؟؟؟
____________
سالهای سال هست که همه این مفت خورهاوانگل های اجتماعی تحت عنوان نیروی اپوزیسیون هم از توبره جمهوری ننگین اسلامی تغذیه کرده و هم بر سر خلق وتوده های ستم دیده کلاهی گشاد گذاشته ومی گذارندودر این راستا جز دادن کشته وقربانی وارسال مردم بی گناه به قتلگاههای رژیم خونخوارهیچ عمل دیگری انجام نداده ونمی دهند.درچنین شرایط اجتماعی بی چون وچرا وبدون هیچ وشک وتردیدی افراد مبارز وازادیخواهان راستین این سر زمین با بدورانداختن و قاطعانه باید اعلام کنیم که با انداختن اپوزیسیون بی شخصیت وبی هویت وبی اصل ونسب به سطل اشغالدانی تاریخ وبدورازهیاهو های کرکننده ـ به مبارزه خود ادامه داده وبا بدست گرفتن اسلحه واغاز یک نبرد مسلحانه وسراسری در جهت نابودی کامل این پدیده وحشی و ددمنش اقدام میکنند . در شرایطی که اپوزیسیون بی مصرف به خواب وچرت زدن های سیاسی خود مشغول بوده - در شرایطی که اشخاص کاذب وکلاهبرداران سیاسی تحت عنوان سران - رهبران - دبیرکل ها - مدیران - مسئولان فلان خانه های عشق وعیش ونوش درسازمان سیاسی - گروه بر انداز - حزب سیاسی - ویا ان شخص مدعی رهبر عقیدتی مجاهدین - انجمن ها و کمیته هاوچه وچه وچه ....در پر کردن جیب مبارک خود گوی سبقت را از هم ربوده واز سرو کول هم بالا وپائین میپریدند. ویا ان عده ای که سالهای سال شعارتنها ره رهائی جنگ مسلحانه را سر داده اما حتی یک اسلحه وفشنگ وگلوله برای شلیک (هوائی)را هم ندارند؟....ویا سالهای سال با دروغ و فریب و گذاشتن کلاه بر سر مردم داد مبارزه انتقادی و دیالوگ های انتقادی و مبارزات مدنی از طریق اعتصاب واعتراض و مقاومت منفی ونافرمانی مدنی را در جهت مثلا سرنگونی این جمهوری ننگین سر داده ومی دهند؟..غافل از انکه این عقب مانده های سیاسی هنوز درک نکرده ونمی فهمند که جمهوری کثیف وننگین اسلامی تنها وتنها ازطریق نبرد مسلحانه و داخلی و با شلیک گلوله هائی از بین می رود که از اسلحه ومسلسل های مبارزین راستین وواقعی را ه ازادی خارج می شود.نه باحرف وشعاروخود فریبی وخود گول زنی .و در چنین موقعیتی بود که سازمان مخفی جوانان مسلح با گرد هم اوردن شجاعترین وخالصترین وپاکترین رفقای فدائی تشکیل و به ارکان های رژیم ددمنش و وابستگان ارتجاعی و واپسگرایش حمله های چریکی میکند وناگهان با این پیدایش- همه نیروهای خواب الود سیاسی در(اپوزیسیون)از چرت زدن های طولانی مدت خود پریده و بیدار می شوند

No comments: