Monday, September 14, 2009

مطلبی ازقبل:سئوالاتی که بی پاسخ ماند:


ورفیق اشرف دهقانی قفلی بزرگ بردهان خودزدوسکوت کرد:

سه سال قبل :رفیق پویان مسئول کمیته شمال وفرمانده ببرهای مازندران
________________
درددلی رفیقانه با رفیق اشرف دهقانی
گویا تعدادی ازرفقای فدائی جوان که خوشبختانه ازموضع های سیاسی رفیق اشرف دهقانی نیز دفاع می کنند از من گله وشکایت کرده اند که چرا من اینچنین عنوان کردم مخصوصا دونفرازرفقا از داخل ایران نیز به حالتی شکایت وگله سخن گفته اند وعنوان نموده اند که :(حالا که تو خودت درخارج از کشور هستی دیگر چرا ناله می کنی ؟ تو سعی کن بیزینسمن وبورژوا وسرمایه داروابسته نشوی.تو خودت چه بهائی را وچه نرخ وقیمتی برای جنبش پیشتاز پرداخته وداده ای که سازمانهای سیاسی فدائی نمی دانند واز ان مطلع نیستند ؟؟):درگفتار قبلی ام گفته بودم:
این رفیق خانم گرامی ازلحاظ سنی به دورانی رسیده اند که معلوم نیست ما خبر فوت ویا درگذشت ایشان را از طریق سایت اینترنتی یشان بشنویم .دراین موردحقیقت امررابایدقبول کنیم.وبعد ازرفتن ایشان دیگر معلوم نیست چه شیرتوشیرتشکیلاتی والم شنگه سیاسی درسازمان چریکهابوجود بیایداین یک حقیقت تلخ است که ما خود رابرای ان روز واین حادثه حاضر واماده کرده ایم ....)
وازهمه مهمتر اینکه گویا بیشترناراحت این گفته من شده اند
:(....سالهاست که شاگردان این رفیق خانم گرامی چون من وامثال من گوش به حرفهای ایشان وچشم به دستان ایشان دوخته بودیم و امید همه ما به ایشان بود تا شاید با یک فراخوان دیگر وسراسری جنبش مسلحانه درایران رااغاز کنند اما متاسفانه تا بحال که همه امید های ما برباد رفته وناامید مان ساخته است.ما را نیز پابپای گذشت سن وسال خود پیروافسرده ساخت وان عده ازمدعیان وراج فدائی که زیرسایه این جنبش وباامکاناتی که بدست گرفتند موفق شدند با حقه بازی وشیادی مخصوص خود جان خود رانجات وبه خارج ازکشور فرارکنند وبا فرارترس منشانه و بزدلانه خود هواداران جوانی چون من وامثال من وهم نسل های مرا تنها گذاشته وامروز خود ازهمه لحاظ زندگی به افراد بیزنسمن وسرمایه دارزالو صفت وبورژوای وابسته به امپریالیسم جهانی تبدیل شدند ورنگ عوض کردند. من وامثال من وهم نسل ها وهم سن وسالهای من بهائی رابرای جنبش پیشتازفدائی پرداختیم ومی پردازیم که امید وارم چشم شما خوانندگان این مطالب هرگز ان روزها وچنین روزهائی رانبیند
_______________________
پاسخ من:
رفیق خانم فدائی خلق خانم اشرف دهقانی
بی شک خود شما وهمه رفقای فدائی ـ بویژه دردرون تشکیلات چریکهای فدائی خلق که شما مسئولیت ورهبری این بخش از طیف فدائی را برعهده داریدخوب می دانید که جنبش پیشتازفدائی از سال ۱۳۷۰ به بعد نه جنبشی سیاسی دردرون جامعه مان ایران براه انداخت ونه واکنشی اساسی ودرخوررا درمقابل جنایتهای بیشمار جمهوری ضدمردمی ملایان از خود نشان داد .خود بهتر از هرکسی می دانید که همه دروحله اول برای حفظ بقای خود ودرکل نیزدرتثبیت کامل (رد تئوری مبارزه مسلحانه)به خارج از کشور فرارکردند .متاسفانه گویا درانگیزه ها و روحیات موجود درتشکیلاتهای فدائی ـ حتی تشکیلاتی که شما مسئولیت ان رابرعهده دارید چنین حاکم شده بود یا خود عمدا چنین حکم کرده بودید که :
با فرارنیروهای سیاسی دیگر نه کسی درداخل ایران به عنوان فدائی ویا چریک فدائی وجود داشت ونه خواهد داشت .حتی یک هوادارجز وساده نیز وجود ندارد تا چه برسد به یک رفیق عضو کادرمرکزی ویا از مسئولین رده بالای تشکیلاتی .
اما باید بگویم که برخوردها وگفتگو های نزدیک من (درارتباطی همیشگی با این رفیقی که تعریفش رامی کنم ) ـ ـ رفیق بیژن مسئول کمیته مرکزی :-که ماعلنا عنوان می کنیم (کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران درتهران )ـ رفیق شهرام مسئول کل سازمان مخفی (که این رفیق نیز بیش ار ده بار)ـ رفیق اروین ورفیق حمید از اعضای کادرمرکزی این سازمان با یکی از رفقای رده بالا ومسئولین مهم در تشکیلات فدائی که همه چیزخودرا درراه جنبش پیشتازفدائی فدا کرده و همه هستی خود راازدست داد.وخودشمارفیق اشرف دهقانی:خود بهترازمن وامثال من این رفیق زحمتکش راهم می شناسید وهم قبل از انکه ازکشور خارج شویدبارهاوبارهابا ایشان جلسات تشکیلاتی وسری ومخفی گذاشته بودید.اما دربرخوردهای روزمره با این رفیق زحمت کش همواره می شنیدیم که میگفت:(دیگرجنبش پیشتازفدائی درجامعه ایران روبه موت ومرگ ونیستی ابدی میباشد.می بایستی به این جنبش با نیروئی تازه نفس وازنسل امروزی جان و روح تازه ای برکالبد نیمه جان ان وبه حالت کمارفته اش داد).
رفیقی که بارها وبارها به وزارت کثیف اطلاعت اخوندی فراخوانده شداما باورکنید به هیچکدام ازاحضاریه های این کثافت خانه اسلامی نه توجه ای می کرد ونه حتی پشیزی به گفته های انان قائل بود .بارها وبارها حتی به محل کارومنزلش مراجعه کردندتا شاید به سبک وشیوه ای ایشان راترورویا سربه نیست کنند اما همیشه باوجود نیروهای جوان فدائی چون من امثال من ورفقای دیگردراطراف وپیرامون خود- ماموران کثیف وزارت اطلاعات پاسخ هائی به مراتب بدترازانچه سزاوارش بودند وهستند دریافت کردند. درحالی که همین رفیق مسئول گرامی را شماودیگرمدعیان فدائی -سالهای سال است که تنهاگذاشتید وحتی سعی نکردیدکه ایشان رابه کشوری دیگرویا جای امنی انتقال دهید...رفیقی که سرسختانه وباغروری خاص هنوزارمکتب مارکسیسم لنینیسم دفاع وبه جنبش پیشتاز فدائی عشقی عمیق وباطنی می ورزد.....بی شک من وامثال من که تا سالهای سال درکنارچنین رفقای دلسوز وفعال درجنبش پیشتاز فدائی خدمت سیاسی وتشکیلاتی کرده و چه خوب نیزهمان زمانها پیش بینی کرده بودیم واین پیش بینی ما نیزچه جالب مثبت هم ازاب درامد؟منتظریک فرمان عمومی وسراسری برای شروع یک نبرد مسلحانه وانقلابی ازطرف شما بودیم که داعیه جنگ مسلحانه تنها راه رهائی راسرمیدادید?? واین مقاومت واستقامت ونبردوجنگ زیرزمینی ومخفیانه بین (هوادران جوان تنهاگذاشته فدائی درایران )(با کلیت جمهوری کثیف اسلامی)بطوری بودکه امروزه شماودیگرمدعیان فدائی درجنبش پیشتازتازه متوجه می شوید که استراتژیست های ارتجاعی جمهوری ننگین چون سعیدحجاریان ها نیزعلنا به این موضوع اعتراف می کنندکه:(سرزمین ایران نزدیک بود مبدل به یک جنبش چریکی ومسلحانه از طرف مبارزین فدائی مبدل شودبهمین دیل دلقک ها وعروسک های کوکی جبهه دوم خردادی ها رابه جلو دادیم تا از شروع یک جنگ همگانی ومردمی جلوگیری بعمل بیاورند ؟که اوردند .یعنی اگر ما جبهه دوم خرداد را راه نمی انداختیم .همان روزها ازبین رفته بودیم.)براستی ایا هیچ سئوال کردیدکه این ترس وهراس واهمه متخصصین سیاسی ارتجاعی حکومت درچند سال قبل بود؟درست دوازده سال قبل از وجود یک جریان چریکی ونظامی توسط مبارزین راستین راه ازادی باخبرشده بودندومنظورادم چلاق های ارتجاعی چون سعید حجاریان ها که شخصا حکم تروررفقائی چون همین رفیق شهرام مسئول سازمان مخفی که دران سالها ثابت کرده بود که نیمی ازترورهاوادم ربائی ها وقتل عام های روشنفکران سیاسی ونویسندگان وحتی بعدها نیزاثبات کرده بودکه قتل نامردانه رفیق شهید فدائی:(پیروزدوانی )ـ ازطرف خود تروریست کثیف سعید حجاریان صادرمی شد وبه دلیل همین اثبات موضوعات ــ سعید تروریست حجاریان ـ حکم تروراین رفیق شهرام ـ رفیق اروین ورفیق بیژن رابا دست خود صادرمی کند??حکایت ازان دارد که این رفقا همان زمان قصد شروع یک جنگ مسلحانه راداشتند.چرا که این رفقا نیزبیکارننشسته بودند تا مزدوران کثیف اسلامی انان راترورکنند بلکه پاسخ تهدیدات انها رابه مراتب بدتر وشدیدترمیدادندحتی قصد ترورجلاد سعید حجاریان ودیگرچلاق های اسلامی رانیزداشتندحال بااینگونه توضیحات ایا بنظرشما جهت دفاع ازخود ویا ازجان ان رفیق مسئول ویا مبارزه درراه جنبش پیشتازفدائی می بایستی منتظردستورات شمامی نشستند؟یاازشما وامثال شما اجازه می گرفتند؟واصولا ایا برای فعالیت درراستای جنبش پیشتازفدائی میبایستی ازکسی جوازکسب دریافت نمود ویا شناسنامه سیاسی گرفت؟واصولا ازدیدگاه شمامشروعیت سیاسی یگ گروه سیاسی را چه کسی بایدببخشد؟شما یا خلق ستمدیده ایران؟اما متاسفانه گویا حتی شما رفیق عزیزوگرامی نیزجهت قبول یک موضوع ویک مسئله سیاسی ـ انهم تازه اگر درباره جنبش پیشتاز فدائی باشدچشم وگوشتان رابه دهان یاوه گویانی چون سعیدحجاریانها ویا بلندگو های تبلیغاتی رژیم منفوراسلامی دوخته اید.?درحالی که اگر رفقای عزیز فدائی از هواداران ساده وجزئی گرفته تاعضو فعال و دلسوز که درراه جنبش پیشتازفدائی از همه چیزخود نیزمیگذرندیا حتی اگرازطرف رفقای مسئولی چون ان رفیق که ذکرش شد?چنین خبر هائی را به شما ارسال می کردندازدید شما وامثال شما افرادی دروغگو وحقه باز وشیاد بحساب می امدند?چرا که درروحیه وانگیزه همه شما چنین حکفرما شده بود که :( فقط شما بودید که درداخل ایران فدائی بودید وهستید وبا فرار شما دیگر ریشه و بنیاد جنبش پیشتازفدائی برای ابدیت مرد ).ومتاسفانه ازشیوه برخوردهای کاملا ارتجاعی وسکتاریستی اطرافیانتان نیزچنین برمی اید که اگر کسی ویا گروهی ویا رفقای جوان فدائی قصد شروعی دیگر وتازه ونو برای فعالیت درراستای اهداف والای جنبش فدائی داشتند می بایستی به مانند گزینش های فاشیستی ازا طرافیان شما(جواز کسب وشناسنامه سیاسی)دریافت کنندوانگشت دستشان رابالابرده وبه مانند شاگرد دبستانی ها ازمعلم خوداجازه بگیرند ویامی بایستی حتمامورد مقبولیت وپسند وخوشایند انان واقع شود?درغیراین صورت طرف خطاکاروعامل رژیم ویاعامل نفوذی معرفی میشود ?...از شیوه برخورد تعدادی ازعوامل بیکار درسازمان شما نسبت به رفقای فدائی درسازمان مخفی که چنین برامد ؟چرا وبرای چه ؟وتا بحال با چند هزار نفرازهواداران ورفقای فدائی چنین برخوردی شده ویا چنین نسبت هائی برانان روا داشته اید؟??
اینکه گفتم سالهای سال درانتظار وچشم براه فرمان ودستورشما برای شروع یک حمله مسلحانه وسراسری سالهای سال من وامثال من بهترین دوران زندگی خودمان را بی جهت هدرداده وعمرمبارک خودم راتلف نمودم وپابپای شما وامثال شما من حالانیز دیگر از لحاظ سنی به مرزچهل سالگی رسیده وموهای سرمن نیزروبه سفید شدن می باشد?ایا دروغ گفته ام؟ایا حقیقت جز این است که ۱۲سال ازعمرم را بی جهت به چیزی امید بستم که جزیک رویا وتخیل چیزدیگری نبود؟ایا بازانتظار ان راداشتید که ۱۲سال دیگرمنتظربمانیم وشما همچنان داعیه شعارجنگ مسلحانه تنها راه رهائی را درسایتها ونشریاتتان سربدهید؟ براستی الان چند سال است که چنین شعاری راسرمی دهید؟ایا برای نمونه درعرض پنج سال گذشته جای خود دارد درعرض همین دوسال گذشته و برطبق این شعارتان حتی یک عملیات چریکی ـ نظامی انجام داده اید که بار دیگر دل من وامثال من به گروه شما خوش باشد؟ویا بتوانیم امیدی دیگررا درخود زنده کنیم؟براستی رفیق خانم ??؟
طی پانزده سال گذشته شمادرکجای تاریخ سیاسی ایران ایستاده اید ؟د رکجای این جامعه فلک زده وزیرستم وزورجای دارید ؟ درکجای ایران بدبخت وبیچاره شده دست یک هموطن فقیر ونیازمند راگرفتید؟ درکجای روستاها ودهات دورافتاده سرزمینمان بعنوان یک چریک فدائی خلق سعی وکوشش کردید که به این انسانهای محتاج ونیازمند دست یاری وکمک دراز کنید ؟ درکدام نقطه از ایران روبه مرگ وفنا ونیستی ودرکدام شهر ویا شهرستانی توانستید یکی ازانسانهای بیگناه وبی دفاعی که یکی یکی بالای دار می رفتند ویا سنگسار می شدندویا توسط وحشی های بی ترحم اسلامی دسته دسته تیرباران وبه جوخه های مرگ سپرده می شدند ودران لحظه با نگاه غمزده خود اطرافشان را می نگریستند تا شاید یک نفر.فقط یک نفرپیدا شود که اورانجات دهد؟اما متاسفانه با ریختن قطره اشکی از درد تنهائی جان خود رافدای این مرزو بوم کردند ورفتند؟ شمای مدعی چریک فدائی کدامیک را برای نمونه از مرگ نجات دادید؟
براستی ایا چنین تفکری رابه خود تزریق می کنید که خلق ایران برای شما ویا تشکیلاتهائی همانند تشکیلات شما درجامعه فلک زده ایران جایگاه مناسب ودرخوری رادرنظر گرفته است ؟ انهم درشرایطی که حتی نتوانستیدیک رفیق هوادار ویا عضوی که ازطرف قوانین ددمنشانه ووحشیانه این جمهوری ننگین محکوم به اعدام شدند رانجات دهیدم؟
رفیق عزیز?::
حال رفتگان همه رفتند ..انهم زیر سایه بی جربزگی های بسیاری ازمدعیان بی پرنسیب سیاسی خودمان .-نه وحشی گریهای جمهوری کثیف اسلامی .زنده ها چرا؟ انان که درجلوی چشمان شما نفس میکشند چطور؟رفقای مسئولی که هنوز زنده اند ودرزیر سایه وجودی جمهوری ننگین به بدترین شکل اقتصادی وبه مانند افراد فقیراین سرزمین به زندگی طاقت فرسائی خود ادامه می دهندچرادرطی گذشت این پانزده سال نخواستید لااقل پنجاه یاصد نفرازاین رفقا رانجات ویا به انان کمک کنید?تا لااقل ازلحاظ زندگی درمقابل دشمنان خلق وملت سربلند باشند.؟ درمقابل دیدگان شما اکثریت این رفقا هنوزبا بدبختی وبیچارگی واوارگی خودحتی درخارج ازکشورنیز دست به گریبانند؟هنوزبعدازگذشت پانزده سال مشکل مادی و مالی دارند؟
اخر رفیق گرامی :
چرا باید شاهد ان باشیم که درجنبش پیشتاز فدائی بعد ازاین همه سال هنوزهواداران واعضای فعال این جنبش از فقر مالی و اقتصادی دچار مشکل بوده وهستند وناله می کنند ؟گویا درجنبش پیشتاز فدائی چنین حکم شده وایه ای اسمانی نازل شده است که چریک فدائی خلق به جای کمک به خلق بدبخت وفقیروبیچاره وندار-خودش دست گدائی به سوی این وان دراز کند...چرا ؟....وجود اینگونه معضلات تشکیلاتی بدلیل وجود کدام شخص نابکاری درجنبش می باشد که قصد ضربه زدن به جنبش پیشتازرا دارد...؟ ایا شما فکرمی کنید که??/.....
بگذریم رفیق عزیز:
بیش از پانزده سال ازهواداران ساده وجزگرفته تا هوادارفعال وعضو فعال وسمپات وچه وچه وچه ...با زبانی دردناکترازمن وامثال من با شما وامثال شما صحبت وگفتگوو درددل ونامه نگاری کرده اند اما گویا متاسفانه درگوش رفقای فدائی درخارج از کشور به جای پنبه ـ بتون آرمه ریخته اند....چنین استنباط می شود که گویا با یک سری افراد آدم آهنی وروبوکوب کنترل ازراه دور طرف هستیم نه با انسانهائی که فدائیان واقعی وحقیقی هستند.به همین دلیل به تازه واردان به درون جنبش پیشتازفدائی هرانگ ونسبت و توهین اهانتی راروا میدارند.بطوری که گر دقت کنیم درخواهیم یافت که با وجود بخش عمده ای از مارصفتان دردرون جنبش پیش ازآنکه با کلیت جمهوری کثیف وننگین اسلامی به مبارزه ای رودررو ومستقیم دست بزنیم می بایستی با اینگونه اقشارفرصت طلب درجنبش پیشتازفدائی مبارزه کنیم تا به هنگام مبارزه خیالمان ازپشت سرمان راحت باشد که یک وقت ازطرف این رفیقان نارفیق وناصادق خیانت نبینیم ویا اینها مارا ازپشت به گلوله نبندند .حادثه گاپیلون راکه فراموش نکرده اید ؟خیانت های اقایانی چون فرخ نگهدارها وعلی کشتگرها وهمین اواخر نیز ناروزدن های اقای مهدی سامع وتوکل وزهری ها را؟
تعدادی ازطرفداران جوان شما ازمن میپرسند که درراه جنبش پیشتاز فدائی چه چیزی را ازدست داده ام .من به شما جواب می دهم رفیق عزیزخانم اشرف دهقانی نه به این رفقای تازه ازراه رسیده ای که حتی نمی دانند تشکیلات های فدائی برای چه ازکشورفرار کردند ?فکرمی کنند که برای ادامه بقای سیاسی خود فرارکردند اما من می دانم ومی گویم که... ـ کی ــ چگونه وچرا؟
درراه جنبش پیشتاز فدائی من نیزبه مانند هزاران خانواده فدائی همه چیزوهستی خودم را ازدست دادم .همه چیزم را.تنها مانده بودجانم که تصمیم گرفتم برای گرفتن انتقام وکینه ها ونفرت هاوانزجارهای تلنبارشده ازدشمن خلق ومیهن ـ لااقل ان رانجات دهم تادرفرصتی مناسب انتقام های خود راازدشمن بگیرم.واین فرصت مناسب نیزبلاخره فرارسید.اما متاسفانه بجای انکه دشمن جان مرابگیرد بیشترین خیانت راازطرف همین رفقای نارفیق وناصادق وناروزن دیدم .من نمونه یک هوادارخیانت دیده هستم رفیق خانم اشرف دهقانی .انهم ازطرف خودمدعیان فدائی نشسته درخارج ازکشور.بیشترین وبهترین عمرجوانی خودرا درعالم خیانت خارج نشینان گذراندم واین بخشی ازتقاصی بود که به جنبش پیشتازفدائی انهم صادقانه می بایستی پرداخت کنم که کردم .نه من که رفقای دیگر نیزهمینطور؟ وقتی درمقابل چشمان ما بهترین رفقای فدائی وزبده ترین وخبره ترین چریکهای فدائی ازطرف بخش خائنین درخارج ازکشورلومیرفتند ومن وامثال من میبایستی به طرق های مختلف ازاین رفقا دفاع کنیم که کردیم ایا این خود بخشی ازتقاص وبهائی نیست که ما می پرداختیم؟واصولاچراازدیدشما ودیگرمدعیان فدائی می بایستی وباید یک چریک فدائی تقاص ویا بهاپس بدهد وبپردازد؟چرا؟ایا فکرمیکنید که زمان فعلی به مانند همان سالهای ۴۸ یا ۴۹ و۵۰می باشد?یا شما هنوزنیزدرحال وهوای سالهای ۵۷ بسرمیبرید؟
نه رفیق گرامی .:
عصر وزمانه برگشته است .عصرعصر جنگهای پیشرفته نظامی ست وچریک فدئی خلق نیزمی بابیستی به همه فنون وابزارالات نظامی پیشرفته مجهز شود وبادشمن قداربه سبکی پیشرفته ومدرن بجنگدنه انکه تقاص پس بدهدویا بهای چیزی را بپردازد؟
درراه انگیزه واهداف شما رفیق خانم اشرف دهقانی نیزبیش ازدوازده سال ازبهترین دوران زندگی ام را درامیدی از(ناامیدی)وگویا انتظاری عبث وبی فایده طی کردم وچه خوب شدکه رفقای رزمنده فدائی درسازمان چریکها باردیگر این جنبش رادوباره زنده کردند که درغیر اینصورت بی شک وشبهه باخیالی راحت واسوده من نیز عطای جنبش پیشتازفدائی را به لقایش می بخشیدم ودیگرهیچ عزت واحترامی هم نه به شما رفیق خانم گرامی که به هیچکدام ازمدعیان فدائی قائل نمی شدم .اما باتمام اینکه اینهمه سال به انتظار یک حرکت درست ونتیجه بخش از طرف شما بودیم وانجام ندادید بازشمارارفیق عزیزخطاب می کنیم.هنوز نیزبه شما احترام می گذاریم وهنوز نیزانتظارشروع یک نبرد مسلحانه رااز شما داریم .....
:.اما رفیق گرامی
هیچ انسانی عمر ان ادم افسانه ای نوح را ندارد.هیچکسی وهیچ شخصی صبربقول معروف ایوب رانداردودراین دورو زمانه نیزاصولا کسی حوصله شنیدن بحث های بی نتیجه انهم ازنوع سیاسی راندارد. من شخصا بادرنظرگرفتن سن وسال شما نگران اینده تشکیلات چریکهای فدائی خلق هستم .هنوز شما زنده اید اما گویا تعدادی ازرفقای فدائی ازسازمان شما جدا شده وبرای خود تشکیلاتی دیگر تاسیس نمودند .وای بروزی که ازاین دنیا وداع کنید .که تازه مرثیه سرائی ها ازطرف بخش فرصت طلب وبراستی اپورتونیست موجود درپیرامونتان ادعای وراثت سازمان راکرده وبرای چندمین باراین پیکره درب وداغون ومتلاشی شده راتیکه پاره تروخرد ترخواهند کرد ودرست درهمین نقطه است که جنبش پیشتازفدائی تازه به قعرنیستی ونابودی کامل سوق داده میشود دراین موردهیچ شک وتردیدی ندارم .این درست که مرگ حق همگان است وهیچکسی نیزنمی تواندازچنگ قوی مرگ فرارکند.اما درانتخاب مرگ بی شک وتردید هرچریک فدائی خلق باطرزتفکری دیگرومتفاوت ترازمردم عادی واکنش ازخود نشان می دهد.ازدیدگاه ما چریکهای فدائی خلق تا زمانی که زور وستم ودیکتاتوری ودشمن خلق زنده وبرسرکاراست یک چریک فدائی خلق درمیدان مبارزه ورودررو بادشمن غدار-انقدرنیروهای دشمن رامیکشدتا دشمن سرتسلیم فرود بیاوردویا درراه خلق ومیهن جان می بازد وبا این عمل مافوق انسانی خود حتی مرگ رانیز به مسخره وبه هیچ می گیرد.چرا که به چرائی مرگ خود اگاه است حال سئوالی که دارم اینست؟چرا مدعیان فدائی درخارج ازکشوردربسترودرتختخواب منزلشان انهم درسرزمینی دیگرمی میرند ودرگورستانهای کشورهای خارجی دفن می شوند واگر کسی رانیز نداشتند ازطرف مسئولین قبرستانها -جسدشان رامی سوزانند؟اما سرکردگان دشمن خلق با خیالی اسوده وفارغ الحال به مرگی طبیعی وعادی ودرسنین بیش ازهشتاد سال انهم درداحل کشورودرگورستانهای سرزمین ما دفن می شوند؟...چرارفیق اشرف دهقانی ؟
درحالی که من هرگز نمی خواهم ونخواهم گذاشت که اینچنین بمیرم واینچنین دفنم کنند.دوست دارم مزارم درکنار رهبران سیاسی ام قراربگیردنه درگورستانهای شانزه لیزه وپاریس وامستردام ولندن ولوس انجلس و.....هرگز وهرگزوهرگز.وهمچنین برای مبارزه درراه اهدافم ومردن درراه هدف سیاسی ام نیزلزومی نمی بینم که ازکسی شناسنامه سیاسی ویا جوازمشروعیت یا مقبولیت تقاضا کنم ویا به کسی اجازه بدهم که بخواهددرتصمیم گیری ها وروحیه وتفکرات من دخالتی کند.چرا که خوب می دانم تاچه حد وچگونه (لااقل)ازحق وحقوق خود وانگاه از سرزمینم دفاع کنم ....گذشت ان زمانها که عده ای دردرون تشکیلات وجنبش پیشتازفدائی کد خدائی می کردند .....
گذشت انزمان که ان سان گذشت ...
چرا یک چریک فدائی خلق انقدرنیرو وقدرت ندارد که لااقل برای دو مترجا جهت دفنش وروزبعد ازمرگش درخاک کشورخود-ازحق و حقوق خود دفاع کند؟ ویا اسلحه بدست گرفته وجانش رابرای خلق ومیهن فدا کند ؟براستی ایا خود شما به عنوان سمبل زن مقاومت ویکی ازبذرهای ماندگارجنبش سیاهکل ازمرگ خود بدین صورت راضی وخوشنودهستید؟..ایا خودتان می توانید اقرارکنیدکه سردادن شعارجنگ مسلحانه انهم طی این پانزده سال جزفریب -چیزدیگری نبود؟ایا قبول می کنید؟ اگر نه:پس چرادرعرض این پازده سال که جای خود دارد درهمین دوسال گذشته انهم براساس شعاری که تبلیغش رامی کنید نخواستید حتی یک تیرهوائی شلیک کنید؟ وهمه چریکهای فدائی خلق را به چریکهای بی سلاح مبدل ساختید؟...چرا..؟چرا نتوانستیم درعرض گذشت بیش از بیست هفت سال ازعمر ننگین ونکبت باراین جمهوری وحشی صفت اسلامی ـ حتی خودمان وجنبش پیشتازفدائی راازچنگ ارتجاع اخوندی نجات دهیم که جای خود-بماند?همگان نیست ونابود نیزشدیم ..حال نجات خلق پیشکشمان ...؟
با تمام اینگونه انتظارهای عبث وبیهوده ایا بازانتظاردارید که منتظزبمانیم وچشم وگوشمان رابه کسی بدوزیم تا شایدروزی ـ روزگاری فرمان حمله واتش شلیک رابدهد؟براستی این موقع واین زمان لعنتی وطلسم شده کی فرا می رسد؟.. کی ..؟چه وقت ...؟.....
چرا ؟... وچرا.... وچرا و...هزاران چرای دیگر.....
:امید ان دارم که با این درد دل من -اقایان فرصت طلبی چون پولادخانهامراماموراطلاعاتی ویا عامل رژیم معرفی نکنندچرا که خانواده من ذاتا وفطرتا فدائی وخودم نیزاحساس می کنم که ازفدائیان اصیل وازنوع افراطی اش در جنبش پیشتازفدائی می باشم.
بازبا تقدیم احترامات فائقه
امید ان دارم که اخرین لحظه از زندگی یتان شاداب وسرحال وسربلند وهمیشه سبز باشید .
دوستدارشما :پویان
:از هواداران صادق شما

No comments: